درسهایی از ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س)

11 Sep 2015
کد خبر : 6721119
تعداد بازدید : 2705

مام دوران زندگی و ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) الگویی است برای کسانی که می خواهند در دنیا و آخرت سعادتمند شوند

تمام دوران زندگی و ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) الگویی است برای کسانی که می خواهند در دنیا و آخرت سعادتمند شوند ما در اینجا تنها به گوشه ای از این الگوهای اخلاقی و تربیتی اشاره می کنیم:
1- الگوی عفاف و پاکدامنی. 2- کفو و همتا بودن. 3- تقسیم کار .4ـ همسرداری .5ـ پرورش فرزندان 6ـ سبک بودن مهریه .7ـ جهیزیه به اندازه‌ی نیاز .8ـ جشن عروسی و دوری از گناه .9ـ سادگی با خوشحالی منافات ندارد .10ـ بی تکلفی 
1ـ الگوی عفاف و پاکدامنی 
حضرت زهرا (س) الگویی است به تمام معنی برای عفاف و حجاب و پاکدامنی، چرا که در هر حالتی پایبند به عفت و حجاب خویش بود، که نمونه های آن بسیار است، مثلاروزی مرد نابینایی، پس از اجازه، به خانه فاطمه(س) آمد، پیامبر(ص) در آن جا حاضر بود، فاطمه(س) خود را از آن نابینا پوشانید و از او فاصله گرفت، پیامبر(ص) به او فرمود: چرا از مرد نابینا فاصله گرفتی، با این که او تو را نمی‏بیند؟ فاطمه(س) پاسخ داد: او اگر مرا نمی‏بیند من که او را می‏بینم، وانگهی او بوی مرا استشمام می‏کند. رسول خدا(ص) به نشانه تصدیق گفتار فاطمه(س)، خطاب به او فرمود: أَشْهَدُ اَنّکِ بَضْعَةٌ مِنّی؛ گواهی می‏دهم که تو پاره تن من هستی. (بحارالانوار، ج43، ص91).
2- کفو و همتا بودن: 
یکی از اصول اساسی و رازهای موفقیت ازدواج، کفو و همتا بودن دختر و پسر با هم است، زیرا تنها در صورت همتا و همشأن بودن دو زوج است که درک متقابل آنان از یکدیگر امکان‌پذیر است. 
برخی تصور می‌کنند کفویت تنها به شرائط ظاهری از قبیل مسائل نژادی و یا وضعیت مادی و رفاهی بستگی دارد. در صورتی که چنین نیست، بلکه همتایی و هم سوئی آرمان‌ها، خواست‌ها و تمایلات روحی و روانی افراد، میزان آگاهی‌های علمی و دینی و میزان تعهد عملی به مکتب و مذهب، و ارزش نهادن به ویژگی‌های اخلاقی و فرهنگی است. اگر مسئله همتایی نبود، بدون تردید دختران زیبایی در مدینه بودند که از ازدواج با حضرت علی (ع) خرسند می‌شدند. اما او حتی از آنان خواستگاری هم نکرد و برای حضرت فاطمه (س) نیز خواستگاران فراوانی بودند امّا حضرت فاطمه (س) و پیامبر(ص) به این وصلت‌ها راضی نشدند تنها حضرت فاطمه (س) و روح والای او بود که زیبایی‌ها و شکوه معنوی حضرت علی‌(ع) را درک می‌کرد . در این مورد پیامبر اکرم (ص) فرمودند: اگر خدا علی را نمی‌‌آفرید برای فاطمه کفو و همتایی وجود نداشت. (ینابیع الموده، ص 177 و 237). 
3ـ تقسیم کار 
یکی از مسائل مهم در هر خانواده‌ای، چگونگی تقسیم کار بین زن و شوهر و تعیین محدوده وظیفه و مسئولیت هر کدام از آنها است. این مسئله آن قدر با اهمیت است که حتی علی(علیه‌السلام) و زهرا(سلام‌الله‌علیها) نیز نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله) آمدند و از ایشان خواستند تا کارها را میان آنها تقسیم کند و حدود مسئولیت هر یک را معین سازد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) با درایت ویژه خود و بر اساس آموزه‌های الهی در تقسیم بندی بسیار زیبایی، کارهای درون خانه را به حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) و کارهای بیرون خانه را به داماد شایسته خویش سپرد. این تقسیم کار آن چنان تازه عروس را به وجد آورد که فرمود: خدا می‌داند که من چقدر از این مطلب خوشحال شدم که کارهای بیرون خانه بر دوش من نیافتاد. (بانوی نمونه اسلام: ص 96 ).امام صادق(علیه‌السلام) فرموده است: علی(علیه‌السلام) هیزم و آب خانه را فراهم می‌آورد و خانه را رفت و روب می‌کرد. حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) نیز آسیاب‌ می‌کرد و با خمیر، نان می‌پخت. (بحارالانوار: ج 43، ص 151) این تقسیم کار بر پایه ویژگی‌های جسمی و روحی مرد و زن صورت گرفت. با این حال، آنان هیچ گاه از همکاری با یکدیگر غافل نگشتند، بلکه گاه و بی‌گاه، سنگینی کار را از دوش طرف دیگر برمی‌داشتند. روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به خانه پر نور آنان وارد شد و دید که عروس و داماد هر دو با هم سرگرم آسیاب کردن هستند. پرسید: کدام تان خسته‌تر است؟ علی(علیه‌السلام) فرمود: فاطمه از من خسته‌تر است. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به جای دختر نازنینش نشست و علی(علیه‌السلام) را در آسیاب کردن، یاری رساند. (بهجة قلب المصطفی (صلی الله علیه و آله)، ص 495)، در این روایت، همکاری علی(علیه‌السلام) در کارهای خانه و مهر و محبت و ایثار ایشان نسبت به همسرش آشکار است. به همین ترتیب، فاطمه(سلام‌الله‌علیها) در کارهایی که بر عهده علی(علیه السلام)گذاشته شده بود، به وی یاری می‌رساند. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به یکی از یارانش فرمود: می‌خواهی از وضع و رفتار خودم و فاطمه برای تو تعریف کنم؟ (فاطمه) آن قدر در خانه‌ام، آب می آورد که آثار مشک بر بدنش آشکار بود. آن قدر آسیاب می‌کرد که دست‌هایش تاول زد. آن قدر در پاکیزگی خانه زحمت می‌کشید که لباس‌هایش کثیف می‌شد (بانوی نمونه اسلام، ص 97).کوشش در کارهای منزل و ضعف جسمی که بر اثر آزار و اذیت‌های صدر اسلام بر او وارد گشته بود، سبب شد از توانایی فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها) روز به روز کاسته گردد، بنابراین نزد پدر رفت تا از ایشان بخواهد خادمی را برای کمک کردن به او در کارهای خانه، در نظر بگیرد. با این حال، بدون گفتن مطلب خویش، نزد علی(علیه‌السلام) برگشت. علی(علیه‌السلام) پرسید: چه شد؟ فاطمه گفت: به خدا سوگند! با دیدن هیبت رسول خدا نتوانستم از او چیزی بخواهم. این بار علی(علیه‌السلام) به همراه فاطمه(سلام‌الله‌علیها) راهی منزل پیامبر(صلی الله علیه و آله) شدند و نیاز خود را بیان کردند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) با پاسخ خود، آنان را مجذوب خویش ساخت: فاطمه جان! می‌خواهی کاری را به شما یاد بدهم که از خادم خدمت‌کار بهتر باشد؟ چون خواستی بخوابی، 34 مرتبه الله اکبر و 33 بار الحمدلله و 33 بار سبحان الله بگو، در این هنگام علی(علیه‌السلام) با مهربانی رو به فاطمه کرد و گفت: برای طلب دنیا نزد رسول خدا رفتیم، ولی پاداش آخرت نصیبمان شد (بحارالانوار، ج 43، ص 85) پس هر دو، با خوشحالی به خانه برگشتند. پس از تولد بچه‌ها، مسئولیت هر دو بیشتر شد؛ زیرا وظیفه‌ی پرورش فرزندان نیز بر کارهای پیش افزوده گشت. با این حال، دشواری این کارها را بر خود هموار می‌کردند. روزی، پیامبر(صلی الله علیه و آله) فاطمه(سلام‌الله‌علیها) را دید که لباس کم ارزشی بر تن دارد و با یک دست آسیباب می‌کند. بچه را نیز در دامن خود نهاده است و شیر می‌دهد. با دیدن این منظره، اشک از چشمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) جاری شد و فرمود: ای دختر عزیزم! سختی دنیا را بچش تا به شیرینی آن دنیا برسی. فاطمه(سلام‌الله‌علیها) نیز به زیبایی تمام فرمود: خدا را برای نعمت‌هایش سپاس‌گزارم. (بحارالانوار: ج 43، ص 85 و 86) سختی کارها به گونه‌ای بود که حتی دیگران نمی‌توانستند به راحتی از آن بگذرند و این، خود، نشان دهنده اوج خلوص نیت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) و علاقه مندی او به علی(علیه‌السلام) بود. روزی بلال ـ مؤذن پیامبر(صلی الله علیه و آله) ـ دیرتر از معمول به نماز صبح رسید. چون رسول خدا(صلی الله علیه و آله) علت را جویا شد، گفت: وقتی به مسجد می‌آمدم، از کنار خانه علی(علیه‌السلام) و فاطمه گذشتم. دیدم فاطمه سرگرم آسیاب کردن است و بچه‌اش گریه می‌کند. گفتم: ای دختر پیامبر(صلی الله علیه و آله)! یکی از کارهایت را به عهده من بگذار تا کمکی به شما کرده باشم. فاطمه بچه‌داری را بر عهده گرفت و من، به گرداندن آسیاب پرداختم. به این دلیل، دیرتر به مسجد رسیدم. پیامبر(صلی الله علیه و آله) به بلال فرمود: به فاطمه ترحم کردی، خدا بر تو ترحم کند. (بانوی نمونه اسلام: ص 118).
4ـ همسرداری 
رفتار زوجین نسبت به یکدیگر به ظرفیت وجودی و شخصیت آن دو بستگی دارد. هر قدر شأن و شخصیت زوجین بیشتر باشد و از جایگاه بالاتری برخوردار باشند، بر مسئولیت پذیری همسران نسبت به یکدیگر افزوده می‌شود. با نگریستن به جایگاه علی(علیه‌السلام) و زهرا(سلام‌الله‌علیها) حساسیت‌ها و مسئولیت‌های همسرداری این دو بزرگوار را درخواهیم یافت. عروس، دختر رسول خدا(سلام‌الله‌علیها) و عزیزترین مردم نزد او است. فاطمه‌(سلام الله علیها)، ام ابیها، برترین زنان دو جهان و مصداق بارز کوثر است. داماد نیز علی(علیه ‌السلام) است؛ نخستین مسلمان پس از رسول خدا، وصی پیامبر(صلی الله علیه و آله) و انسان کاملی که در کعبه به دنیا آمده و همه زندگی اش را وقف اسلام کرده است. بنابراین، هر دو با شناخت کامل از یکدیگر، بهترین الگوی همسرداری در اسلام و جهان هستند. بر اساس آموزه‌های اسلامی، همسرداری برای زن و مرد اهمیت دارد؛ زیرا: جهاد زن، خوب شوهرداری است.( وسائل الشیعه: ج 14، ص 116) هم چنین پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده است: بهترین شما کسی است که برای خانواده‌اش، بهترین باشد و من بهترین شما هستم برای خانواده‌ام.) همان: ص 122).در آن روزهای پرآشوب پا گرفتن اسلام که هر از چند گاهی، شعله‌های جنگ برافروخته می‌شد، علی(علیه‌السلام) هم چون شیر از حریم رسالت و اسلام پاسداری می‌کرد. در بازگشت به خانه نیز تنها نوازش‌ها و دل‌گرمی‌های همسر مهربان و دلسوزش بود که خستگی را از بدن خسته و مجروح او بیرون می‌ساخت. تنها مایه‌ی امید او در این شرایط، زهرا(سلام‌الله‌علیها) بود تا بر زخم‌های جسمی و روحی علی(علیه‌السلام) مرهمی بنهد. او هم چنان که لباس‌های خونین علی(علیه‌السلام) را می‌شست، گرد و غبار خستگی را از چهره‌ی شوهرش می‌زدود. به همین دلیل، علی(علیه‌السلام) می‌فرمود: چون به خانه می‌آمدم و به زهرا می‌نگریستم، همه‌ی غم و غصه‌هایم زدوده می‌شد.(بانوی نمونه اسلام: ص 103)، و به راستی چنین بود؛ زیرا همه پیروزی‌های علی(علیه‌السلام) مرهون آرامشی بود که نگاه مهربان و نگران زهرا در جان علی(علیه‌السلام) می‌ریخت. زهرا(سلام‌الله‌علیها) مانند پروانه‌ای پیرامون علی(علیه‌السلام) می‌گردید تا بتواند او را برای تلاش یا جهاد دیگری آماده سازد؛ چون وجود اسلام با وجود علی(علیه‌السلام) و شمشیر و کلام علی(علیه‌السلام) در هم آمیخته بود. زهرا(سلام‌الله‌علیها) از مقام عصمت برخوردار بود و دارنده‌ی چنین مقامی هیچ گاه در فکر این نبود که شوهر خویش را برنجاند یا نافرمانی کند. در واقع، هرگونه اخلاق ناپسند از فاطمه(سلام‌الله‌علیها) به دور و همه اخلاق حسنه و نیک در وجود او، جمع بود. از دیگر سو، علی(علیه‌السلام) نیز مردی متفاوت از دیگر مردان بود. هیچ گاه رنج‌های همسر باوفایش را نادیده نمی‌گرفت و با مهربانی وصف ناپذیری در راه آسایش اسلام و خانواده‌اش می‌کوشید. با چهره‌ای شاداب و خندان ـ که در ورای آن، زخم شمشیر و تیر و نیزه بود ـ به همسرش دلگرمی می‌داد و قلب و جسم خسته زهرا(سلام‌الله‌علیها) را با گفتار و کردار شیرین خود تسلی می‌بخشید. از هیچ کاری برای آسایش و رهایی همسرش از مشکلات، دریغ نمی‌کرد تا جایی که حتی کار در نخلستان یهودی را برای رضایت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) می‌پسندید. 
روزی رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به منزل علی(علیه‌السلام) شرفیاب شد.حسن و حسین(علیهماالسلام) را در خانه نیافت. چون از احوال آنان پرسید، دخترش فرمود: امروز در خانه ما چیزی برای خوردن نبود. علی(علیه‌السلام) آنان را با خود برد تا گریه نکنند و از من غذا نخواهند. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در جست و جوی داماد خویش بیرون رفت او را در نخلستان یهودی در حال آبکشی یافت. دیدحسن(علیه‌السلام) و حسین(علیه ‌السلام) نیز سرگرم بازی هستند و مقداری خرما در برابرشان قرار دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) به علی(علیه‌السلام) فرمود: پیش از این که هوا گرم شود، حسن و حسین را به خانه بر نمی‌گردانی؟ علی(علیه‌السلام) فرمود: وقتی از خانه بیرون آمدم، غذایی در خانه نداشتیم، صبر کنید تا قدری خرما برای فاطمه تهیه کنم. من با این یهودی قرار گذاشته‌ام که در برابر هر سطل آب، یک دانه خرما بگیرم. پس از مدتی، علی(علیه‌السلام) با مقداری خرما به خانه برگشت.( ذخائر العقبی: ج 1، ص 49)علی(علیه‌السلام) با این کارها رنج‌های همسرش را جبران می‌کرد، فاطمه(سلام‌الله‌علیها) در حساس‌ترین صحنه‌ها نیز شوهر خویش را تنها نگذاشت و دوشادوش او برای اعتلای اسلام تلاش کرد. یکی از این صحنه‌ها، جنگ و جهاد بود. نخستین حضور زهرا(سلام‌الله‌علیها) در جهاد پس از ازدواج، شرکت در غزوه‌ی احد بود، درگیر و دار غزوه احد و در حالی که دشمن به سبب سهل انگاری پاسداران تنگه احد به مسلمانان هجوم آورده بودند، دندان و لب مبارک رسول خدا(صلی الله علیه و آله) مجروح شد. در جنگ احد، 14 زن از جمله فاطمه(سلام‌الله‌علیها) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) حضور داشتند که آب و غذا می‌بردند، زخم‌ها را مداوا می‌کردند و به مجروحان آب می‌دادند. فاطمه(سلام‌الله‌علیها) از گروه زن‌ها خارج شد و چهره پدر را خونین دید. زخم پیامبر(صلی الله علیه و آله) را شست و شو می‌داد و علی(علیه‌السلام) با سپر آب می‌ریخت. هنگامی که فاطمه(سلام‌الله‌علیها) دید خون بند نمی‌آید، قطعه حصیری برداشت و سوزانید و آن را بر زخم گذاشت تا از خون ریزی پیش‌گیری کند. (مغازی: ج 1، ص 250( ،پس می‌توان نتیجه گرفت که هر کدام از این همسران مهربان در نهایت صبر و متانت، افزون بر انجام کارهای خود، کمک و مددکار یکدیگر بودند. آنان الگوی جاودانه‌ای برای همسرداری گشتند که تا امروز، هیچ نظیری برای آن نمی‌توان جست. 
5ـ پرورش فرزندان 
زهرا(علیهاسلام) و علی(علیه‌السلام)، این دو همسر مهربان که خود تجسم عینی پرورش اسلامی به دست آموزگار بزرگ تعلیم و تزکیه؛ پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) بودند، فرزندان خویش را به گونه‌ای پرورش می‌دادند که بنابر شرایط و اوضاع زمانه، بتوانند رهبری امت را در دست بگیرند. حسن و حسین، زینب، ام کلثوم (علیهم السلام)، گل‌های وجود زندگی علی و زهرا (علیهما السلام) بودند که آنان چنان پرورش یافتند که هر کدام، آموزگار جاودان انسان‌ها شدند. و این ممکن نبود مگر با همکاری، همیاری و هم فکری این دو همسر گران قدر. حسن(علیه‌السلام) و حسین(علیه‌السلام)، پس از پدر، مسئولیت امامت امت را بر عهده گرفتند. زینب و کلثوم نیز پیام ناب اسلام و تشیع را در اوج ظلمت‌ها به گوش خفتگان جامعه رساندند. بدین گونه هر صفحه‌ای از زندگی آنان، سرفصل نوینی را در اسلام گشود و این در پرتو پرورشی بود که از پدر و مادر خویش آموخته بودند. برای علی(علیه‌السلام) و فاطمه(سلام‌الله‌علیها) چه سعادتی و افتخاری بهتر از این که پیامبر(صلی الله علیه و آله) درباره فرزندانشان فرمود: «الولد ریحانة و ریحانتای: الحسن و الحسین» فرزند، ریحانه است و ریحانه من، حسن و حسینند. یا در جای دیگر فرمود: «الحسن و الحسین سید الشباب اهل الجنة»؛ حسن(علیه‌السلام) و حسین(علیه‌السلام)، سرور جوانان اهل بهشت هستند. (بحارالانوار: ج 43، ص264) 
6 ـ سبک بودن مهریه 
بهترین مرد و بهترین زن جهان با هم پیوند زناشویی بستند، در حالی که بیش‌ترین بهایی که برای مهریه زهرا گفته شده، 500 درهم است. آری، اسلام محمدی(صلی الله علیه و آله) نه تنها مهر فراوان را نشانه ارزش و بزرگی زن نمی‌داند، بلکه بر عکس، فراوانی مهر را نشانه شومی یک زن می‌شمارد. چنان که امام صادق(علیه‌السلام) می‌فرماید: شومی زن به فراوانی مهر و عقیم بودن اوست (وسائل الشیعه: ج 15، ص 9.( پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دختر دردانه و محبوبش را به مهریه‌ای اندک، شوهر داد تا این سیره در میان مسلمانان گسترش یابد، هر چند متأسفانه این گونه نیست. همچنین می‌بینیم پیامبر(صلی الله علیه و آله)از شمشیر، زره و شتر که دامادش، علی(علیه‌السلام) برای مهریه زهرا(سلام‌الله‌علیها) در نظر داشت، تنها به زره بسنده کرد. و شمشیر و شتر را که وسیله جهاد و زندگی بود، برای علی(علیه‌السلام) باقی گذاشت. این نکته نیز نشان می‌دهد که اسلام، بر حداقل مادیات تأکید دارد، نه حداکثر. در دیدگاه اسلامی، کم توقعی باید سرلوحه زندگی خانواده‌ها، قرار گیرد. 
7ـ جهیزیه به اندازه‌ی نیاز 
یکی از مشکلات خانواده‌های امروزی برای ازدواج دخترانشان، فراهم آوردن جهیزیه است. این پدیده که جنبه مدگرایی و چشم و هم چشمی نیز به خود گرفته است، گاهی به درگیری، اختلاف و کشمکش‌های اقتصادی میان خانواده‌ها می‌انجامد. چنین وضعیتی را با جهیزیه فاطمه‌(سلام‌الله‌علیها) و علی(علیه‌السلام) مقایسه کنید. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) برای عروسی دخترش ـ که عصمت کبرای الهی و سرور زنان دو جهان است ـ از محل فروش یک سوم بهای زره علی(علیه‌السلام) جهیزیه‌ای بسیار ساده و آبرومند فراهم آورد، به گونه‌ای که شگفتی همگان را برانگیخت. پیامبر(صلی الله علیه و آله) با شوهر دادن دختر خویش و چگونگی این پیوند می‌خواست فرهنگ و سنتی نوین در اندازد و بر روی همه اندیشه‌های غلط مادی، خط بطلان بکشد. به راستی، اگر پیامبر(صلی الله علیه و آله) جهیزیه فراوان و گران بها را مایه ارزش مندی زن می‌دانست، آیا هیچ گاه حاضر می‌شد که برای دخترش که از همه‌ی دنیا برایش عزیز‌تر بود، وسایل اندک آن هم سفالین بخرد؟ آری، با به کار بستن چنین روش پسندیده‌ای، می‌توان امید داشت که گره بسیاری از مشکلات امروزی ما گشوده شود.
8ـ جشن عروسی و دوری از گناه 
محفل عقد و عروسی باید محل نزول فرشتگان الهی باشد، چنان که درباره عروسی علی (علیه‌السلام) و زهرا(سلام‌الله‌علیها) گفته‌اند: در شب زفاف فاطمه، جبرئیل و میکاییل و اسرافیل به همراه هفتاد هزار فرشته نازل شدند. (کشف الغمه: ج 1، ص 496)، محفل‌هایی که مالامال از لعب و لهو و حرام و دیگر مسائل غیر شرعی و اخلاقی است، مورد تأیید اسلام نیست. در چنین محفل‌هایی نه تنها فرشتگان الهی فرود نمی‌آیند، بلکه برپا کنندگان در آن به خشم الهی گرفتار می‌شوند. علی(علیه‌السلام) و زهرا(سلام‌الله‌علیها) در مسجد ـ خانه‌ی خدا ـ با شنیدن خطبه پیامبر بزرگ اسلام، زندگی مشترک خود را آغاز کردند. در این مراسم، فرشتگان فوج فوج وارد مسجد می‌شدند و به یکدیگر تبریک و تهنیت می‌گفتند. بسیار مایه تأسف است که مسلمانان از این مراسم پرفیض و برکت، سرمشق نمی‌گیرند. هر چند کسی نمی‌تواند به پای برگزار کنندگان آن مراسم برسد، ولی دست کم شایسته است محفل‌های عروسی پیروان این بزرگان از لهو و لعب و کردار و گفتار نامشروع و حرام، تهی باشد. 
9ـ سادگی با خوشحالی منافات ندارد 
برنامه ریزی چنین محفل با برکتی نیز آموزنده است. این مراسم با شکوه و معنوی، به سادگی و بدون هزینه‌ی اضافی برگزار شد، به گونه‌ای که جابر می‌گوید: ما در عروسی علی(علیه‌السلام) و فاطمه(سلام‌الله‌علیها) ـ که خداوند از هر دو خشنود باشد ـ حاضر بودیم و هیچ عروسی بهتر از آن عروسی ندیدیم.( فاطمة الزهرا(سلام‌الله‌علیها) من المهد الی اللحد: ص 190)، پس مراسم عروسی را می‌توان در عین سادگی و کم خرجی، با برنامه‌ریزی مناسب، برپا کرد و در این راه، مراسم عروسی علی(علیه‌السلام) و فاطمه(سلام‌الله‌علیها) الگوی مناسبی خواهد بود. 
10ـ بی تکلفی 
برگزاری مراسم عقد و عروسی، به روزها و ماه‌ها برنامه ریزی نیاز ندارد، بلکه با کمی دقت می‌توان در چند روز، همه امور آن را سامان داد. پیامبر چون از تمایل علی(علیه السلام) برای بردن همسرش به خانه برای آغاز زندگی مشترک آگاه شد، به او فرمود: امشب یا فردا شب، فاطمه را به خانه‌ات می‌فرستم و ترتیب کارها را خواهم داد. (فاطمة الزهرا(سلام‌الله‌علیها) من المهد الی اللحد: ص 187) بدین ترتیب، همه این کارها در یک شبانه روز به سامان رسید و علی(علیه‌السلام) و فاطمه(سلام‌الله‌علیها) زندگی مشترک خود را آغاز کردند. 
این مسائل تنها گوشه ای بود از الگوهای زندگی امام علی و حضرت زهرا (علیهما السلام) که انشاءالله برای همه ما  درسی باشد.

 

همه آنچه درباره ازدواج امام علی و حضرت زهرا می خواهید بدانید   

زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا(س) درحالی که عرق شرم از چهره اش می ریخت، به حضور پیامبر رسید و از کثرت شرم پای او لغزید و نزدیک بود به زمین بیفتد...
عقیق: آنچه می خوانید مطالبی جذاب به بهانه سالروز ازدواج حضرت علی  و حضرت فاطمه است. امید است که این پیوند آسمانی سرلوحه همه پیوندها قرار گیرد. نخستین روز از آخرین ماه سال قمری، سالروز پیوندی آسمانی است که دیگر هیچ گاه مانند آن در تاریخ تکرار نشد. علی علیه السلام، با فاطمه سلام الله علیها، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، آخرین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت.اول ذیحجه، روزی مبارک برای همه ما شعیان است.
 بهترین بانو
 به نه سالگی رسیده بود. رشد جسمانی مناسب آن حضرت و رشد و کمال عقلی بانوی فضیلت ها، سبب شده بود که با وجود کمی سن، گوی سبقت را  از همه برباید و یکه تاز میدان فضیلت ها گردد و میان همه دختران ممتاز شود. توجه و مهرورزی بی پایان رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز بر امتیازات او افزوده بود. کمالات بی شمار فاطمه، باعث شد تا سرشناسان شهر، به رسم دیرین عرب او را از پیامبر خواستگاری کنند.
خواستگاران حضرت زهرا (س) که بودند؟
پیش از حضرت علی - علیه السلام افرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر یک پاسخ شنیده بودند و آن اینکه در باره ازدواج زهرا منتظر وحی الهی است. آن دو که از ازدواج با حضرت زهرا نومید شده بودند با سعد معاذ رئیس قبیله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دریافتند که جز حضرت علی - علیه السلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا - علیها السلام - را ندارد.
عروس بی همتا
اشراف عرب دختران خود را به کسانی می دادند که در قبیله و قدرت و زر و زور مثل آنها باشند. روی این عادت دیرینه، اشراف و بزرگانی اصرار داشتند که با دختر گرامی پیامبر، فاطمه (س) ازدواج کنند؛ غافل از آنکه این دختر با همه دختران دیگر فرق داشته و به موجب آیه مباهله مقام بلندی دارد. فاطمه(س) به تصریح آیه تطهیر معصوم بود و شوهری جز معصوم نمی توانست داشته باشد؛ از این رو، پیامبر از طرف خدا مأمور بود که در پاسخ خواستگاران بگوید ازدواج فاطمه باید به فرمان خدا صورت گیرد.
کسی مانند زهرا (س)
سفارش اسلام در ازدواج، توجه به هم شأنی عروس و داماد است، و یکی از مهم ترین موارد هم شأنی، هم ترازی در ایمان و اسلام است. در جریان ازدواج حضرت فاطمه (س) نیز افراد زیادی خواهان ازدواج با ایشان بودند؛ کسانی که از جایگاه اجتماعی یا اقتصادی بالایی برخوردار بودند، ولی همه آنها با جواب رد روبرو شد. تقدیر الهی برای فاطمه(س) برتر از آن بود که فکرهای مادی می انگاشتند. اصحاب پیامبر فهمیده بودند که جریان ازدواج فاطمه (س)  آسان نیست و هر فردی نمی تواند با او ازدواج کند؛ هرچند جایگاه مادی و اجتماعی بالایی داشته باشد. شوهر فاطمه(س) باید شخصیتی باشد که از نظر کمالات معنوی و سجایای اخلاقی، پشت سر پیامبر بوده و چنین فردی کسی نبود غیر از علی بن ابی طالب علیه السلام، همراه همیشه پیامبر صلی الله علیه و آله. آن حضرت همیشه می فرمود «لو لم یخلق علیٌ لم یکن لفاطمة کفو (هر گاه علی آفریده نمی شد، کسی که لایق همسری فاطمه باشد وجود نداشت.)
محبت حضرت علی علیه السلام
پاسخ های منفی پیامبر و دخترش فاطمه علیهاالسلام ، و نیز توجه ویژه آن حضرت به علی بن ابی طالب علیه السلام ، جمعی را بر آن داشت که برای این وصلت سهمی ایفا کنند. به همین دلیل روزی به در خانه علی آمدند تا او را برای خواستگاری فاطمه (س) تشویق کنند. او در منزل نبود. دانستند که در نخلستان مشغول آبیاری است. به آنجا روانه شدند و حضرت را مشغول کار دیدند. یکی از آنان پیشنهاد خواستگاری را مطرح کرد. چشمان علی علیه السلام پر از اشک شد و فرمود: «احساساتم را به هیجان آوردی و آرزوی دیرینه ام را بیدار کردی. به خدا سوگند فاطمه (س) مورد خواست و رغبت من است، ولی چه کنم که دستم خالی است». آن مرد گفت: تو می دانی که همه دنیا نیز پیش خدا و پیامبرش ناچیز است و پیامبر به مال و ثروت چشم ندارد. علی کار آب دهی نخلستان را رها کرد، شترش را به خانه آورد و آن را بست و خود را برای رفتن به خانه رسول خدا آماده کرد.
علی( ع) به خواستگاری رفت
هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، پیامبر در خانه ام سلمه بود. علی در زد. ام سلمه پرسید: کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد: «در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». علی علیه السلام وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر مانع گفتن خواسته اش می شد. پیامبر صلی الله علیه و آله که خود علی را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: «می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».
مرا به دامادی بپذیر!
علی علیه السلام که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد: «پدر ومادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خداسوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده فاطمه(س) گذاشت.
سکوتی بهتر از سخن
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله ماجرای خواستگاری پسر عموی خویش را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «دختر عزیزم! تو علی را خوب می شناسی و به سابقه ایمان و خویشاوندی و فضیلت و پارسایی او آگاهی داری. من همیشه آرزو داشتم تو را خوشبخت کنم و به عقد کسی درآورم که بهترین مرد روی زمین است. آیا راضی هستی همسر علی باشی؟»فضای اتاق لحظاتی غرق در سکوت بود؛ سکوت از سر حیا. فاطمه خاموش ماند و چیزی نگفت. نغمه تکبیر پیامبر بلند شد: «اللّه اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست». واکنش فاطمه(س) در برابر خواستگاران قبلی، برگرداندن چهره و اظهار ناراحتی بود، اما این بار با سکوت خود صد سخن گفت و روی خود را هم بر نگرداند. آن حضرت نزد علی علیه السلام که در انتظار پاسخ بود برگشت و رضایت فاطمه را خبر داد.
مهر علی (ع) ؛ مهریه زهرا (س)
مشخص کردن میزان مهریه، از شرایط عقد در اسلام است. حضرت محمد صلی الله علیه و آله که نخستین مجری دستورات اسلام بود، در پیوند دخترش با حضرت علی علیه السلام، از داماد آینده اش پرسید: آیا برای این ازدواج اندوخته ای داری؟ علی علیه السلام پاسخ داد: شما از وضعیت من به خوبی آگاهید. تمام دارایی من شمشیر، زره و شتر آبکشم است. پیامبر فرمود: شمشیرت را برای جهاد در راه خدا نیاز داری؛ شتر هم برای انجام کارهای روزمره و امرار معاش می خواهی؛ ولی این زره (پیراهن جنگی) رابفروش و پولش را برایم بیاور. علی علیه السلام زره را به پانصد درهم فروخت و پول را به عنوان مهریه همسرش نزد پیامبر آورد تا برای ازدواجشان هزینه کند. بدین ترتیب مهریه برترین بانوی دنیا تعیین شد و پیام مهرآفرین آن برای همه دختران مسلمان باقی ماند. این مبلغ به عنوان سنت قرار گرفت و هر یک از اهل بیت علیهم السلام میزان مهریه همسران خود را به همین مقدار مشخص می کردند.
شفاعت، مهریه معنوی
پیامبر گرامی اسلام ازدواج دخترش را به ساده ترین و راحت ترین شیوه انجام داد تا برای همه جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه پانصد درهمی برای فاطمه علیهاالسلام مهتر زنان نیز، به همین هدف صورت گرفت.در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریه های معنوی دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی می خوانیم که حضرت زهرا علیهاالسلام از پدر تقاضا کرد که آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریه اش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه علیهاالسلام شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
خطبه عقد
سال دوم هجری بود. برای اجرای خطبه عقد، امام علی علیه السلام به دستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: «خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد».
دوره نامزدی چقدر طول کشید؟
امام علی علیه السلام در خاطره ای زیبا، پایان دوره نامزدی اش را چنین بیان می کند: «یک ماه از اجرای خطبه عقدمان گذشت. در این یک ماه با رسول خدا نماز می خواندم و به خانه ام برمی گشتم و در این یک ماه درباره ازدواج سخنی به ایشان نگفتم. پس از یک ماه، همسران پیامبر به من گفتند: نمی خواهی درباره آوردن فاطمه به خانه خودت با پیامبر صحبت کنیم؟ گفتم صحبت کنید. آنها به محضر حضرت رفتند و عرض کردند: علی علیه السلام دوست دارد همسرش را به خانه ببرد، چشم فاطمه را به دیدار شوهرش روشن کن! پیامبر پرسید: چرا خود علی علیه السلام همسرش را از من نمی خواهد؟ ماتوقع داشتیم که خودش اقدام کند. من عرض کردم: ای رسول خدا! حیا و شرم مرا از سخن گفتن در این باره باز می دارد. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله با شنیدن این سخنان، با برگزاری مراسم ازدواج موافقت کرده، به همسران خود دستور تهیه مقدمات آن را داد.
سفره با برکت علی علیه السلام
مقدمات جشن ازدواج فاطمه فراهم گردید و برای دادن ولیمه عروسی هماهنگی های لازم به عمل آمد. داماد به مسجد رفت تا مؤمنان را برای صرف غذای عروسی دختر پیامبر دعوت کند. جمعیت در مسجد موج می زد. علی علیه السلام نتوانست تنها عده ای را از جمع برگزیند؛ به همین خاطر با صدای بلند به همگان اعلام کرد که: «دعوت مرا به ولیمه عروسی فاطمه بپذیرید». تمام جمعیت حرکت کردند. کمی غذا و زیادی جمعیت، داماد پیامبر را نگران کرده بود. از حضرت کمک خواست. پیامبر صلی الله علیه و آله که شرمندگی علی علیه السلام را دریافته بود، فرمود: «دعا می کنم خداوند به غذا برکت دهد». از برکت دعای ایشان، چهار هزار نفر از آن غذا خوردند و سیر شدند. سپس پیامبر کاسه ای طلبید و غذایی در آن ریخت و فرمود: «این هم برای فاطمه و شوهرش».
خداحافظی عروس با پدر
زمان اعزام عروس به خانه داماد که فرا رسید، پیامبر اکرم حضرت زهرا را به حضور طلبید. زهرا - علیها السلام - ، درحالی که عرق شرم از چهره اش می ریخت، به حضور پیامبر رسید واز کثرت شرم پای او لغزید ونزدیک بود به زمین بیفتد. در این موقع پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در حق او دعا کرد وفرمود:«اقالک الله العثرة فی الدنیا و الآخرة ».خدا تو را از لغزش در دو جهان حفظ کند.سپس چهره زهرا را باز کرد ودست او را در دست علی نهاد وبه او تبریک گفت وفرمود:«بارک لک فی ابنة رسول الله یا علی نعمت الزوجة فاطمة »
خانه ای پر از مهر
زندگی مشترک علی علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام در خانه ای ساده اما پر از نور و مهر آغاز شد. یاد خدا چلچراغ خانه آنها بود و غیر از رضایت حضرت حق خواسته دیگری آنها را به خود مشغول نکرد. زهرا علیهاالسلام رازدار علی علیه السلام بود و علی علیه السلام پناهگاه فاطمه علیهاالسلام ؛ تا آنجا که حضرتش با نگاهی به زندگی خویش فرمود: «هیچ گاه فاطمه از من نرنجید و او نیز هرگز مرا نرنجاند. او را به هیچ کاری مجبور نکردم و او نیز مرا آزرده خاطر نساخت. در هیچ امری، قدمی برخلاف میل باطنی من برنداشت و هرگاه به چهره اش نگاه می کردم، تمام غصه هایم برطرف می شد و دردهایم را فراموش می کردم». آن حضرت در جایی دیگر می فرماید: «به خدا قسم هرگز کاری نکردم که فاطمه خمشگین شود؛ اونیز هیچ گاه مرا خشمگین نکرد».
خانه گِلی و گُل های یاس
فاطمه زهرا علیهاالسلام و همسر بزرگوارش، زندگی را در خانه ای گِلی آغاز کردند، اما زیباترین گل های یاس در همان خانه پرورش یافتند. حضرت امام خمینی رحمه الله با اشاره به این مطلب می فرماید: «یک کوخ چهار ـ پنج نفری در صدر اسلام داشته ایم و آن، کوخ فاطمه زهرا است. برکات این کوخ چند نفری آن قدر زیاد است که عالم را از نورانیت پر کرده است. کوخ نشینان این کوخ محقر، در مراتب معنوی آن قدر بالا بودند که دست ملکوتی ها هم به آنها نمی رسد. جنبه های تربیتی این کوخ، آن قدر والا بوده است که همه برکات در بلاد مسلمین، خصوصا در مثل بلاد ما، همه از برکات آنهاست».
همسران نمونه
سراسر زندگی مشترک امام علی علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام ، سرشار از مشق های نیکوست. مقام معظم رهبری، در تحلیلی زیبا، از نقش حضرت زهرا در فعالیت های تأثیرگذار همسرش چنین یاد می کنند: «در طول ده سالی که پیامبر در مدینه بود، حدود نه سال، جنگ های کوچک و بزرگی ذکر کرده اند (حدود شصت جنگ اتفاق افتاده)، در اغلب آنها امیرالمؤمنین هم بوده است. حالا شما ببینید، او (حضرت زهرا علیهاالسلام )خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می ماند... از لحاظ زندگی هم وضع رو به راهی ندارند... در حالی که دخترِ رهبر است، دختر پیامبر است، یک نوع احساس مسئولیت هم می کند.ببینید انسان چه روحیه قوی ای باید داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند، دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاری های زندگی خالی کند، به او گرمی بدهد، بچه ها را به آن خوبی تربیت کند... فاطمه زهرا علیهاالسلام این گونه خانه داری، شوهرداری و کدبانویی کردند و این طور محور زندگی فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفتند».