وحدت حوزه و دانشگاه؛ چرا و چگونه؟

14 Dec 2015
کد خبر : 6719963
تعداد بازدید : 3069

بیست و هفتم آذرماه، یادآور عروج سرخِ مجاهدی خستگی ناپذیر و عالمی ربانی، آیت اللّه مفتح، است که از پیشروان اندیشه وحدت حوزه و دانشگاه بود. این شهید والامقام در راه تحقق این اندیشه و آرمان بلند که از اندیشه بلند امام راحل رحمه الله برخاسته بود، تلاش های بی وقفه ای انجام داد. به پاس فعالیت های چشم گیر شهید مفتح در راه تحقق وحدت حوزه و دانشگاه لزوم ارتباط، همکاری و هم فکری این دو قشر اندیشمند، روز 27 آذر ـ که سالروز شهادت دکتر مفتح نیز می باشد ـ روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گذاری شده است



وحدت حوزه و دانشگاه؛ چرا و چگونه؟

 

حوزه و دانشگاه دو رکن بسیار مهم در انقلاب اسلامی ایران هستند که جهت گیری علمی و عملی ایران بستگی به میزان کارایی و عمکرد آنان دارد. حوزه و دانشگاه به منزله ی دو بالی هستند که می توانند ایران را در مسیر تعالی و رشد مادی و معنوی حرکت دهند. امروزه به دلیل مواجهه با هجمه‌های غرب در شاخه‌های مختلف علمی ـ فرهنگی و سیاسی بیش از پیش نیازمند وحدت ناگسستنی حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها به عنوان مغز متفکر و قلب جامعه و بازوان فرهنگی و علمی کشور هستیم و بدون شک قدم مهم در راستای اسلامی سازی علوم انسانی در سایه چنین وحدتی محقق می‌شود. هم چنان که به فرموده مقام معظم رهبری: «وحدت حوزه و دانشگاه گمشده‌ای است که باید آن را بیابیم تا مجموعه نظام آموزشی و علمی ـ فرهنگی کشور به عنوان پیکر واحد در راستای مصالح عالیه اسلامی قرار گیرد.»(1)

 

مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه:
از وحدت حوزه و دانشگاه تعاریف متعددی شده است. به طور کلی می توان گفت:«آنچه مطرح است این است که می بایست میان حوزه و دانشگاه وحدتی فرا محیطی ایجاد شود. مهم این است که فرهنگ دینی حوزه در دانشگاه و فرهنگ جدید دانشگاه در حوزه باشد و اندیشه های این دو با هم مبادله شوند. منظور از وحدت حوزه و دانشگاه در اینجا اختلاط و امتزاج نیست، بلکه به معنای یک گونه عمل کردن و در یک مسیر قرار گرفتن است»][2][.« وحدت فیزیکی مطرح نیست، بلکه مهم، آن تولیدات علمی است که این دو مرکز می‌توانند با هم همسو و هم‌جهت شدن منتشر و تولید کنند و بر اساس همان، جامعه اسلامی را پیش برده و در مدیریت آن سهیم باشند».][3][
مقام معظم رهبری وحدت حوزه و دانشگاه را وحدت در هدف برای رسیدن به جامعه ای اسلامی تلقی می کنند. ایشان می فرمایند:«وحدت حوزه و دانشگاه،یعنی وحدت در هدف، هدف این است که همه به سمت ایجاد یک جامعه ی اسلامی پیشرفته مستقل،جامعه ی امام،جامعه ی پیشاهنگ،جامعه ی الگو،ملت شاهد،ملتی که مردم دنیا با نگاه به او جرات پیدا کنند تا فکر تحول را در ذهن خودشان بگذرانند و در عملشان پیاده کنند،حرکت نمایند.»][4] [ « وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتماً بایستی تخصصهای حوزه‌یی در دانشگاه و تخصصهای دانشگاهی در حوزه دنبال بشود. نه، لزومی ندارد. اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوشبین باشند و به هم کمک بکنند و با یکدیگر همکاری نمایند، دو شعبه از یک مؤسسه‌ی علم و دین هستند. وحدت در اهداف کلّی؛ وحدت در کامل ساختن این ملت و این کشور و حرکت با یکدیگر و عبور در دو خطّ موازی، بدون اصطکاک با هم. یعنی هر دو، کار خودشان را بکنند؛ اما برای یک هدف و آن هدف، ساختن و کامل کردن ملت و کشور ایران است. این‏طور باید حرکت کرد.»][5][

 

وحدت حوزه و دانشگاه در اندیشه ی حضرت امام (ره)
امام خمینی(ره) اهمیت زیادی برای وحدت حوزه و دانشگاه قائل بودند. آنچه در ادامه این مطلب می آید گوشه ای از سخنان ایشان در این رابطه است:

با وحدت این دو قطب متفکر،کشور عزیز به رشد واقعی و ترقی و تعالی حقیقی می رسد. علما و دانشمندان این دو مرکز لازم است کوشش کنند در پیوند دادن این دو قشر عزیز. و باید بدانند که نه دانشگاهی بدون روحانی می تواند به استقلال برسد و نه روحانی بدون دانشگاهی. عزیزان من! اگر اسلام را می خواهید و کشور را، به فرمان خدای متعال گوش فرا دهید و اطاعت کنید که می فرماید: و اطیعواالله و رسوله و لا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ریحکم اختلاف و نزاع، شما را به شکست می کشد و قدرت را از شما سلب می کند، و رنگ و بوی شما را در جوامع بشری می برد. واعتصموا بحبل‌الله جمیعا ولا تفرقوا. شما این را بدانید که هدفی که برای اینها هدف صحیح است روحانیت است و قشر دانشگاه و دانشجو. اینها الان وحشت دارند از اینکه دانشجو با روحانی می‌روند، با هم می‌خواهند مربوط بشوند و با هم ائتلاف کنند. این یک وحشتی است الان از برای اینها. ائتلاف این دو قشر یعنی، ائتلاف همه ملت.اینها سالهای طولانی زحمت کشیدند و این دو قشر را از هم جدا کردند، نقشه بود، نه اینکه همین طور من باب اتفاق در دانشگاه، به روحانی فحش می‌دادند و در محیط روحانی، به دانشگاهی. مسئله اتفاقی نبود، مسئله‌ای بود که در گوشها خواندند. هی تمام رسانه‌ها که به خدمت آنها بود، در مقابل روحانیون ایستاد و هی فحاشی کرد. شعرایشان آن شعرها را گفتند: تا آخوند در این مملکت هست، این مملکت درست نمی‌شود مقصد این بود که این دو تا طایفه از هم جدا بشوند، دانشجو پهلوی آخوند ننشیند. اینها را مقابل هم قرار دادند؛ برای اینکه می‌دیدند که اگر اینها با هم باشند، کارشان زار است. حالا هم از آن خیال، اینها منصرف نشدند. شما خیال نکنید که حالا عمال آنها منصرفند. الان هم مثل همان اوایل زمان رضاخان، شروع شده است به حمله کردن به روحانی، در هرجا هست.
شما دو قشری هستید که اگر اصلاح بشوید، اصلاح می‌شود ملتها. و اگر خدای نخواسته شما اصلاح نشوید، یا منزوی بشوید، مملکتتان و کسانی که می‌توانند در مملکت کاری بکنند منزوی خواهند شد، و قدرتهایی که منافع خودشان را از دست داده‌اند به میدان می‌آیند و یک حکومت وجیه‌المله می‌آورند روی کار، و آن حکومت وجیه‌المله تمام چیزهای ما را به باد فنا خواهد داد!»][6][

راهکارهای کلی وحدت حوزه و دانشگاه:
راهکارهایی که در زمینه ی وحدت حوزه ودانشگاه مطرح می شوند معمولاً دارای نواقصی هستند. برای برطرف کردن این نواقص  انجام راهکار های زیر  حائز اهمیت است:

الف- تدوین طرح جامع وحدت حوزه و دانشگاه:
چگونه می توان به وحدت حوزه و دانشگاه دست یافت ولی از طرحی جامع برخوردار نبود. مقام معظم رهبری در این زمینه معتقدند:«علومی را که امروز حوزه‌های علمیه می‌خواهند فرا بگیرند، دانشگاهیها به آنها تعلیم بدهند. دین و معرفت دینی را هم که دانشگاهیها احتیاج دارند، علمای حوزه به آنها تعلیم بدهند. سرّ حضور نمایندگان روحانی در دانشگاهها، همین است. چه قدر خوب است که این ارتباطها، برنامه‌ریزی و سازماندهی بشود. این، یکی از بهترین و طبیعیترین وحدتهاست.»][7][ دکتر حسن رحیم پور ازغدی خاطر نشان می کندکه  طرح جامع ما، برای نیم قرن آینده حکومت و جامعه باید معلوم باشد و سیر علوم، تحقیقات، موضوعات و مطالعات حوزه و دانشگاه باید بر این اساس جهت پیدا کند. حوزه و دانشگاه متأسفانه با همه ظرفیت خود پای کار نیامده اند. می توان گفت کمتر از 15 یا 20درصد ظرفیت دانشگاه و حوزه در مسیر حل مشکلات حکومت و جامعه فعال شده است.][8][
با بررسی مختصری به این نتیجه می رسیم که با وجود فعالیت های پراکنده ای که در این زمینه صورت گرفته است شاهد طرح جامعی نبوده ایم.برای رسیدن به وحدت ما به جهت دهی خاصی نیاز داریم که فعالیت ها و همایش ها  را در آن چهار چوب پی ریزی کنیم .فعالیت پراکنده ما را به جایی نخواهد رساند. تعداد مقالات و کتاب هایی که در این زمینه چاپ شده است کم است که خود  دلیلی بر توجه ناکافی به این مقوله است. دانشجویان آینده سازان این مملکت خواهند بود، و دوری آن ها از اخلاق دینی فاجعه به بار خواهند آورد. وجود بمب های اتمی و سلاح های کشتار جمعی خود دلیلی بر جدایی علم و اخلاق است.

ب - اصلاح سیستم آموزشی و جهت گیری به سوی سیستم کیفی محور در مسائل مذهبی:
نیاز به وجود اساتید مجرب دینی در دانشگاها ضروری است. دانشجو دارای ذهنی کنجکاو است و تشنگی دانش اندوزی او را تشنه تر می کند. مشتاقانه دوست دارد به افق ها ی علم و دانش در تمام زمینه ها دست یابد. کتاب هایی که برای دانشجویان (به وی‍‍ژه کتاب های مذهبی عمومی)نوشته می شود از غنای خوبی بر خوردار نیست.در دوران بعد از انقلاب چند نفر با سطح علمی استاد مطهری پرورش یافته است؟ کمبود استاد مجرب موجب فهم بد دین در دانشجو می شود و این زمینه ساز فقدان فهم مشترک بین روحانیون و دانشجویان و دور شدن این دو قشر از هم می شود. حجت‌الاسلام محمود عیسوی پیرامون بحث وحدت حوزه و دانشگاه معتقدند:«بزرگترین مانعی که در این زمینه وجود دارد، نبود فهم مشترک از دین در میان حوزه و دانشگاه است و اگر بتوانیم این فهم مشترک را در میان آنها ایجاد کنیم تا حد زیادی راه‌ را هموار کرده‌ایم. در حوزه‌های علمیه امکانات بسیار وسیعی وجود دارد و اگر مقام معظم رهبری هم گلایه‌ای دارند بیشتر به جهت قله‌ای است که می‌بینند که دسترسی به آن قله زحمات زیادی دارد، اما تلاش‌ها و همت‌ها به آن اندازه نیست و یکی از علت‌های مهم آن هم این است که در محیط‌های دانشگاهی ما متاسفانه این تلقی که اسلام در همه حوزه‌های اندیشه‌ بشری دیدگاه دارد و یا می‌تواند داشته‌ باشند و باید آن‌ها را استخراج کرد، ضعیف است. تربیت نکردن نیروهای انسانی متناسب مقوله وحدت حوزه و دانشگاه، یکی دیگر از موانعی است که این تلقی را در دانشگاه‌های ما دچار چالش و مشکل کرده است.[[9] ]
اگر نتوانیم سیستم آموزشی خود را اصلاح کنیم و اساتید مجرب مذهبی پرورش دهیم ضربه ی سختی به اسلام خواهیم زد و حتی با رویگردانی دانشجویان از مذهب نیز مواجهه خواهیم بود. این مسئله مورد تاکید امام(ره) هم بود که اگر ما شکست بخوریم و نتوانیم پرچمی را که برداشتیم، درست در قله ای که باید، مستقر کنیم چنان سیلی سختی به اسلام خواهند زد که معلوم نیست تا چند قرن دیگر سر بردارد.][10][

ج - ایجاد فضای دوستی و محبت بین حوزه و دانشگاه:
میل و طبع انسان تشنه ی محبت و خوشرویی است و از مهمترین ملاک های دوستی،خوشرویی است. محبت و صفا و صمیمیت بین حوزه و دانشگاه، امکان تفرقه بین دو قشر را از بین می برد و باعث می شود دانشجویان فوج فوج به اسلام روی بیاورند. مهمترین مثالی که می توان در مورد رابطه ی اخلاق در جذب افراد به دین زد،اخلاق نبوی بود.
مقام مظم رهبری بر ایجاد موضوع تاکید زیادی دارند. ایشان می فرمایند:«یکی از راه های ایجاد وحدت میان حوزه و دانشگاه این است که فضای دوستی و محبت را میان این دو مرکز گسترش دهیم . لازم است طبقات محترم روحانی ودانشگاهی با هم احترام متقابل داشته باشند.»

د - هوشیاری در مقابل تفرقه افکنی دشمنان:
یکی از راه های نفوذ و استعمار کشورمان در گذشته جدایی بین حوزه و دانشگاه بوده است. امام خمینی با اشاره به هوشیاری در مقابل توطئه ها و نفاق افکنی های دشمنان اشاره دارند:«واعتصموا بحبل الله جمیعاًولاتفرقوا. توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده،غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز، هر چه بیشتر با روحانیون و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم تر و استوارتر سازند و از نقشه ها و توطئه های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد این که فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آن ها افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند و اگر تاثیر نداشت از او رویگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سر چشمه را به آسانی می توان گرفت.»][11] [حضرت امام خمینی رحمه الله در سخنرانی 27آذر 1359 به مناسبت سالگرد شهادت دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه چنین فرمودند: «... این دو مرکز (حوزه ودانشگاه) باید با هم باشند و این دو مرکز بایدعلم و عمل و تهذیب را، به منزله دو بالی بدانند که با یکی نمی توان پرید. ان شاءاللّه خداوند تبارک و تعالی این قدمی که وحدت بین دانشگاه و روحانیون است، این قدم را مبارک کند و توجه به این داشته باشید که حالا که شما نزدیک به هم دارید می شوید، نقشه هایی که برای جداکردن شما از هم هست بیشتر به کار می افتد».][12][ اگر به تاریخ غرب نظری بیندازیم می توان جدایی بین دین و علم در غرب را نیز نتیجه ی استعماربدانیم.« وقتی روشنفکران غربی علیه منافع نامشروعی که از جنایت های اقتصادی بورژوازی تازه به دوران رسیده پدید آمد،قیام کردندو کم کم توانستند جلوه ها بارز ستم اقتصادی را از بین ببرند.سرمایه داران درصدد جستجوی راه های پنهان برای استثمار برآمدندو به این ترتیب،استعمار نو شکل گرفت،و پدیده ی جدایی علم و دین را در دامان خود پرورش داد.»][13][
مقام معظم رهبری در جایی دیگر اشاره دارند که«وحدت حوزه ودانشگاه که امام به عنوان یک شعار مطرح کردند اغلب از واقعیت تلخی در جامعه ی ما و یا همه ی جوامع اسلامی نشات می گرفت که آن واقعیت تلخ ،ساخته و پرداخته ی مستقیم و حساب شده ی دست استعمار بود آن واقعیت این بود که وقتی استعمارگران،نقشه های فتوحات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را طرح کردند،به یک مانع عمده بر خورد کردند وآن ،اعتقادات دینی ملت ها بود.»][14][

پ - توجه به مشکلات دانشجویان و طلاب:
یکی از مسائلی که کمتر در وحدت حوزه و دانشگاه به آن اشاره می شود برطرف کردن مشکلات دانشجویان و طلاب است. در جامعه ی ما ضعف یا تقویت عملکرد رژیم تاثیر مستقیمی در کاهش یا افزایش رابطه ی دانشجویان با روحانیون دارد.دانشجویی که با انواع مشکلات اقتصادی ،روانی ،علمی،سیاسی،ازدواج و...روبه رو است چگونه می تواند رابطه ی مستحکمی با روحانیون بر قرار کند.نمی خواهم دیدگاه مارکس را تایید کنم ولی بدون شک افکار افراد غالبا تحت تاثیر مسائل اقتصادی آن ها قرار دارد و تا زمانی که مشکلات اقتصادی دانشجویان وطلاب حل نشود ،وحدت کامل حوزه و دانشگاه به تاخیر خواهد افتاد.

ت - راه اندازی کرسی های هم اندیشی در دانشگاه:
با ایجاد کرسی های هم اندیشی در دانشگاه، می توان کسانی را که با روحانیون روابط خوبی ندارند به اسلام جلب کرد. زیرا اسلام دین منطق و عقل است و قابلیت بسیارزیادی در زدودن جهل از اذهان بشریت دارد. در این زمینه شهید مطهری می فرمایند:«هرکس باید فکر و بیان و قلمش آزاد باشد وتنها در چنین صورتی است که انقلاب اسلامی ما راه صحیح پیروزی را ادامه خواهد داد.اتفاقاً تجربه های گذشته نشان داده است که هر وقت جامعه از یک نوع آزادی فکری - ولو از روی سوء نیت - برخوردار بوده است این امر به ضرر اسلام تمام نشده،بلکه در نهایت به سود اسلام بوده است.اگر در جامعه ی ما ،محیط آزاد برخورد آراء و عقاید به وجود بیاید بطوری که صاحبان افکار مختلف بتوانند حرف هایشان را مطرح کنند وما هم در مقابل آراء ، نظریات خود را مطرح کنیم،تنها در چنین زمینه ی سالمی خواهد بود که اسلام هر چه بیشتر رشد می کند.»][15][

 

منابع:
[1] -گرداب(وابسته به مرکز جرائم سازمان یافته)،گمشده ای به نام وحدت حوزه ودانشگاه،28/9/ 1390 درhttp://www.gerdab.ir/fa/news/
(2)-مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،یاران امام به روایت اسناد(شهید آیت الله دکتر محمد مفتح)،اول،تهران،وزارت اطلاعات مرکز بررسی اسناد تاریخی،1382،ص چهل.
[3] - ایسنا، وحدت حوزه ودانشگاه،26  آذر1390 درhttp://isna.ir/isna/NewsView.aspx
[4]- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،یاران امام به روایت اسناد(شهید آیت الله دکتر محمد مفتح)،پیشین،ص چهل.
[5] - بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، به‏مناسبت «روز وحدت حوزه و دانشگاه»در 1372/09/24 ، وحدت حوزه و دانشگاه از نگاه رهبر انقلاب ،7دی 1390 در www.mashreghnews.ir/fa/news
[6] -رشید غریبی اندبیلی،وحدت حوزه ودانشگاه در اندیشه حضرت امام،7دی1390،  http://www.bultannews.com/fa/news
[7] - مشرق نیوز، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، به‏مناسبت «روز وحدت حوزه و دانشگاه»در 1372/09/24 ،وحدت حوزه و دانشگاه از نگاه رهبر انقلاب ،7دی 1390 در www.mashreghnews.ir/fa/news
[8] - مفاد،گفتاری ازحسن رحیم پور ازغدی،در باب وحدت حوزه ودانشگاه،28 فروردین 1389،در  http://www.mafad.ir/index.php
[9]- ایسنا، وحدت حوزه ودانشگاه،26  آذر1390 درhttp://isna.ir/isna/NewsView.aspx
[10] - مفاد،گفتاری ازحسن رحیم پور ازغدی،در باب وحدت حوزه ودانشگاه،28 فروردین 1389،در  http://www.mafad.ir/index.php
[11] - مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،یاران امام به روایت اسناد(شهید آیت الله دکتر محمد مفتح)،پیشین،ص سی وهشتم.
[12]- امام خمینی(ره)،حوزه ودانشگاه به منزله ی دو بال،وحدت حوزه ودانشگاه،آذر 1383،در http://www.hawzah.net/fa/magart.htm     
[13] - سلیمان خاکبان،ماجرای جدایی حوزه ودانشگاه،تهران،پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی،1388،ص 136.
[14] - مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات،یاران امام به روایت اسناد(شهید آیت الله دکتر محمد مفتح)،پیشین،ص چهل.
[15] - مرتضی مطهری،پیرامون انقلاب اسلامی،بیست ویکم،تهران،1382،ص 63.