کریمه اهل بیت (سلام الله علیها)؛ دهم ربیع الثانی سالروز وفات حضرت معصومه (س) - دانشکده فنی و منابع طبیعی تویسرکان
کریمه اهل بیت (سلام الله علیها)؛ دهم ربیع الثانی سالروز وفات حضرت معصومه (س)
وجود پاکیزه حضرت معصومه(س) تنها هفده روز در قم دوام یافتو پس از این مدت کوتاه به لقاء الله شتافت.
مولف تاریخ قم از وفات و تشییع پیکر نورانی دختر موسی بن جعفر(ع) چنینیاد کرده است: «... ستی فاطمه ... هفده روز در حیات بود چون او را وفات رسید بعد از تغسیلو تکفین و نماز موسی بن خزرج در زمینی که او را بابلان بود آنجا امروز روضهمقدسه اوست، دفن کرد و بر سر تربت از بوریا سایه ساخته بودند تا آنگاه که زینبدختر محمد بن علی الرضا: این قبه بر سر تربت او بنا نهاد».
با توجه به نقل برخی از مورخان و قرائنی که در طول مسیر از ساوه تا قم مشهوداست، همانگونه که مردان کاروان را به شهادت رساندهاند، حضرت فاطمه معصومه(س) وبانوان همراهش توسط عوامل بنیعباس مسموم شدند.
در طی مسافت هر یک از بانوان با تاثیر سم، به شهادت رسیده و در شهرها وروستاهای مسیر حرکتبه خاک سپرده شدند.
اشعریان در زمان ورود کاروان مدینه، از بزرگان قم و برجستهترین شخصیتهایسیاسی فرهنگی شهر به شمار میآمدند.
لذا به همین جهت موسی بن خزرج به استقبالکاروان حضرت شتافت و آنها را در منزل خود جای داد و پس از شهادت حضرت معصومه(س)محل خاک سپاری حضرت را عهدهدار شد.
او نخستین کسی بود که تولیت مزار شریف کریمهاهل بیت را بر عهده گرفت.
پس از گذشت چند سال حضرت زینب دختر امام جواد(ع)قبهای از آجر بر فراز آرامگاهش بنا کرد.
در طول عصر امامت، وکلای امامان شیعه بهاین مهم میپرداختند.
«حسین بن اشکیب سمرقندی» متوفای بعد از 260 هجری قمری،از دانشمندان نامور ایران و از اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) ازجمله افرادی است که در اواسط قرن سوم هجری تولیت آستانه مقدسه قم را بر عهدهداشت.
نجاشی در کتاب خود از سمرقندی اینگونه یاد کرده است: «حسین بن اشکیب، از علمای امامیه و از مردم خراسان، دانشمندی موثق و مقدمبوده است.
کشی او را در شمار اصحاب امام حسن عسکری(ع) آورده و عیاشی از ویبسیار روایت نموده و به حدیثش اعتماد کرده است.
او در نقل حدیث مورد وثوق کاملو شخصی منضبط بوده است.»
کشی نیز از او یاد کرده است: «او قمی و خادم قبر بود... استاد ما (شیخ مفید) از ابوالقاسم جعفر بن محمد قولویه از محمد بنوارث سمرقندی نقل میکرد که کتاب «رد بر کسی که گمان کرده پیغمبر پیش از بعثتبر دین قوم خود بوده است» و کتاب «رد بر زیدیه» و «کتاب نوادر» ازتالیفات حسین به اشکیب است ...»
احتمال دارد وکیل وقت امام حسن عسکری(ع)،«احمد بن اسحاق اشعری» در زمان حیات امام یازدهم تولیت آستانه مقدسه قم راعهدهدار بوده باشد.
نویسنده تاریخ قم تنها به سال وفات (201 ه.ق) حضرتمعصومه(س) اشاره کرده است.
برخی دیگر از متاخرین، دهم ربیعالثانی را روزارتحال آن حضرت ذکر کردهاند.
امام رضا(ع) در قم امام رضا(ع) طبق دستور ماموناز راه بصره، اهواز و فارس به خراسان برده شد تا بتواند با تایید ولایتعهدیامام، کومتخود را مستحکم کند.
اما مامون از اینکه امام رضا(ع) از شهرهایشیعه نشین عبور داده شود، میهراسید.
زیرا احتمال میداد مردم به امام پیوسته بر علیه او دستبه شورش بزنند.
بههمین دلیل این سخن امام رضا(ع) در سفر اول خود به خراسان، از مسیر کوفهنیامده، صحیح به نظر میرسد نمیتواند سخن قاطعی در مورد نیامدن امام به قم وعبور ایشان از راه کوفه باشد; زیرا، در منابع روایی ما آمده است که امام رضا(ع)در قادسیه، منزلی از منازل راه کوفه به خراسان با بزنطی ملاقات داشته است.
بیهقی در تاریخ خود یادآور میشود که طاهر ذوالیمینین، با امام رضا(ع) در بغدادبیعت کرد و تذکره نویسان با کمال صراحت ورود امام رضا(ع) به قم را نقلکردهاند.
به این ترتیب احتمال میرود سفر دیگری نیز داشته باشند و این نظر براساس منابع تاریخی گفتاری درستبه نظر میرسد.
چنانکه یعقوبی گوید: «مامون در سال 202 از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضا(ع) و وزیرش فضل بنسهل ذوالریاستین همراه وی بودند.»
طبری انگیزه مسافرت مامون به بغداد درسال 202 ه را اینگونه گزارش کرده است: «از جمله حوادث سال 202 ه.ق»
آن بود که مردم بغداد با «ابراهیم بن مهدی» بیعت کردند و او را مبارک نامنهادند.»
گویند: در نخستین روز محرم با وی بیعتخلافت کردند و مامون را خلعکردند و چون روز جمعه شد، ابراهیم به منبر رفت و نخستین کسی که با وی بیعت کرد،عبیدالله بن عباس هاشمی بود، سپس منصور بنمهدی، پس از آن بنیهاشمیان دیگر، پساز آن سرداران ... اینان سران و پیشروان بودند که از مامون خشمگین بودند که میخواست خلافت را از پسران عباس به پسران علی برد و پوشش پدران خویش را که سیاهبود، رها کرده بود و سبز پوشیده بود.»
در اثر اختلافاتی که در بغداد، پایتختپیشین عباسیان، روی داد مامون دستور صادر کرد به سوی بغداد حرکت کنند.
و خودبه همراه امام رضا(ع) راه بغداد را در پیش گرفت و پس از سرکوب آشوب به مروبازگشت.
از این روی ممکن است عبور امام رضا(ع) از قم در جریان رفت و آمدی کهبین بغداد و مرو روی داد، صورت گرفته باشد.
یکی از مورخان در این باره مینویسد: «حضرت رضا(ع) وارد قم شد و مردم که از ورود آن حضرت باخبر شده بودند، بهملاقات آن حضرت میشتافتند و برای ضیافت ایشان بر یکدیگر پیشی میگرفتند، حضرتبرای قطع خصومت فرمود: «ان الناقه ماموره» این شتر مامور است و به هر کجابرود، همانجا منزل خواهیم کرد شتر به حرکت درآمد تا کنار خانهای زانو زد.
صاحب آن خانه شب قبل از ورود آن حضرت در خواب دیده بود که حضرت رضا(ع) فردامیهمان او خواهند بود و چون رویای او به حقیقت پیوست در شگفت شد.
آن خانه موردتوجه قرار گرفت و مردم به آن محل میآمدند و استفاده میبردند.
امروز همان محل مدرسه شده است و اینک به «مدرسه رضویه» مشهور است.»
و محل به محله شاهخراسان معروف است و تکیهای به این نام تکیه شاه خراسان نیز در قم هست.
مولف تاریخ قم نیز از چشمهای در قم خبر میدهد که امام علی بن موسیالرضا(ع) از آن چشمه آب خورده و بدان موضع غسل کرده است.
چنین به نظر میرسدحضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) نخستین معصومی است که به زیارت حضرت فاطمهمعصومه(س) آمده است.
علاوه بر همراهی جمعی از برادران، بانوانی نیز، حضرت فاطمه معصومه(س) را همراهی میکردند.اسامی این خواهران که ممکن استخواهران کنیزهای حضرت بوده باشند، عبارتند از: میمونه، فاطمه صغری و خدیجه خاتون (دختران امام کاظم(ع))، خواهر حضرت معصومه(س) و «سلطان موصلیه» خادمه آن حضرت.
عباس فیض گوید: برخی از مورخان از محدث قمی مؤلف «حاشیه انساب المجدی» نقل کردهاند که: «میمونه» بنت موسی بنجعفر با فاطمه معصومه(س) است و میخواهند اینطور استفاده کنند که، فاطمه با خواهر خود میمونه همسفر بودهاند، در صورتیکه این عبارت از دفن وی در جوار فاطمه حکایت میکند.
البته باید گفت که در متن «المجدی» که اخیرا به چاپ رسیده، از «میمونه» دخت امام کاظم(ع) نامی به میان نیامده است.با این حال باز هم، همراهی آن بانوی مکرمه با حضرت معصومه(س) منافاتی ندارد.چه این کاروان شامل همه و یا قسمت عمدهای از خاندان موسوی، پس از یک سال تاخیر میخواستبه امام رضا(ع) بپیوندد.
در مورد فاطمه صغری باید گفت که امام کاظم(ع) دو دختر به نام فاطمه داشتند; 1.فاطمه کبری (حضرت فاطمه معصومه(س)) 2.فاطمه صغری فاطمه صغری، کودکی خردسال بود و در مسیر کاروان از دنیا رفت و در روستایی از توابع آشتیان به خاک سپرده شد.
خدیجه خاتون، نزدیک مزار «طیب» و «طاهر» وفات یافت و در همانجا مدفون گردید.سلطان موصلیه نیز در نائین دفن شده است.البته غیر از افراد مذکور، آقای بلاغی از شخصی به نام «سید مرتضی طبیب حضرت معصومه(س)» نام میبرد.
او پس از ذکر نام پزشکی در نائین، نسبش را به «سید مرتضی» می رساند و میگوید: «میرزا محمد طبیب; فرزندش میرزا محمد علی است که نسبشان به سید مرتضی طبیب حضرت معصومه(س) منتهی میشود که در قم مدفون است».
با توجه به نظریههای مذکور، برخی از شخصیتهای همراه حضرت فاطمه معصومه(س) عبارتند از: فضل، جعفر، قاسم، هارون، اسحاق، محمد، میمونه، فاطمه صغری، خدیجه خاتون (که همه از فرزندان امام کاظم(ع) هستند) و خواهر حضرت معصومه(س) که نامش معلوم نیست و سلطان موصلیه خادمه حضرت معصومه(س).
با کاروان نور; از مدینه تا قم هجرت امام رضا(ع) از مسیر بصره، اهواز و فارس به مرو صورت گرفت; در حالی که، هجرت حضرت فاطمه معصومه(س) یک سال پس از آن، از مسیر دیگری انجام شد.
حسن بنمحمد بنحسن قمی مینویسد: «از سادات حسینیه از فرزندان موسی بنجعفر(علیهما السلام) که به قم آمدند فاطمه دختر موسی بنجعفر(علیهما السلام) بود.
چنین گویند بعضی از مشایخ قم که چون امام علی بنموسی الرضا(علیهما السلام) را از مدینه بیرون کردند تا به مرو رود از برای عقد بیعتبه ولایت عهد برای او فی سنة ماتین،خواهر او فاطمه بنت موسی بنجعفر(علیهم السلام) در سنه احدی و ماتین به طلب بیرون آمد چون به ساوه رسید، بیمار شد.
پرسید که میان من و میان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند که ده فرسخ است.خادم خود را بفرمود تا او را بردارد و به قم برد.خادم او را به قم آورد...»
حبیب پورمظاهر مینویسد: «ستی فاطمه ملقب به معصومه خاتون دختر امام موسی کاظم(ع) علو مرتبهاش زیاده از حد بیان است.در سال دویست و یک هجری زمان ولایت عهد حضرت امام رضا(ع) با برادران خود فضل علی و جعفر و هادی و قاسم و زید با بعضی از برادرزادگان و چند خدمه از بغداد به عزم دیدار برادر عازم خراسان شدند...»
از مجموع این سخنان چنین برمیآید که کاروان حضرت فاطمه معصومه(س) از شهرهای مدینه، بغداد، ساوه و قم عبور کرده است.
در صورتی که، حضرت بیمار نمیشدند، میبایست از طریق «ری» به «مرو» میرفت.اما بیماری ایشان موجب شد تا در قم اقامت نماید و در همانجا به دیدار خدا بشتابد.
(نقشه شماره 12) اگر گفته مؤلف «بحر الانساب» را نادیده انگاریم و تنها به نوشته حسن بنمحمد بن حسن قمی بسنده کنیم، شهر ساوه ما را از مسیر هجرت معصومه(س) از مدینه به قم آگاهمیسازد.
چه اینکه شهر ساوه در مسیر مدینه، کوفه و بغداد به خراسان قرار دارد; بر خلاف مدینه، بصره و اهواز به خراسان که حضرت امام رضا(ع) از این مسیر عبور کردند.
لسترنج گوید: «در زمان عباسیان البته بغداد بزرگترین شهر عراق بود، ولی یک قرن پیش از آنکه این سلسله روی کار بیاید، مسلمانان قرن اول پس از فتح عراق به ساختن سه شهر بزرگ دست زدند که واسط و کوفه و بصره باشد.
این سه شهر تا چندین قرن آبادی و رونق داشت و با انبار (از شهرها دوره ساسانیان) که در ساحل فرات و با بغداد در یک عرض جغرافیایی بود، بزرگترین شهرهای پرجمعیت عراق را در دوره عباسیان تشکیل میدادند.» «معروفترین شاهراهها، جاده بزرگ خراسان بود که به شرق میرفت و پایتخت را به شهرهای ماوراء النهر در حدود چین متصل میساخت.
این جاده از دروازه خراسان در خاور بغداد شروع میشد و از صحرا گذشته از پلهای مستحکمی که بر روی رودخانهها ساخته بودند، عبور میکرد تا به «حلوان» پای گردنهای که از آنجا به کوههای ایران میرسید، منتهی میگردید، و در اینجا به ایالت جبال وارد میشد و پس از عبور از یک سربالایی تند به کرمانشاه مرکز استان کردستان میرسید و ایالت جبال را با خطی مورب درنوردیده به سمتشمال خاوری میرفت و از همدان نیز میگذشت تا به «ری» میرسید، پس از عبور از ری به سمتخاور متوجه میشد و از «قومس» عبور نموده، کوههای طبرستان را در سمت چپ و کویر لوت را در جنوب خود میگذاشت، تا نزدیک بسطام به ایالتخراسان وارد میگردید و از نیشابور عبور نموده از طوس میگذشت و به مرو میرسید».
«باز برمیگردیم به بغداد مرکز جادهها.شاهراه بزرگی برای زیارت مکه و مدینه از سمتباختر بغداد به جنوب متوجه گردیده به کوفه، در حاشیه بادیه عربستان، میرفت و به خط تقریبا مستقیم از آنجا گذشته به حجاز میرسید.
یک جاده دیگر برای زیارت مکه از بصره تقریبا به موازات جاده اول شروع میشد و در دو منزلی شمال مکه به جاده قبلی میپیوست».شرح منازل مدینه تا بغداد ترتیب منازل و راههایی که در قرون اولیه مورد استفاده مسلمانان بود در کتابهای جغرافیایی ثبتشده است.
قدیمترین جغرافیدانان اسلامی «ابنخردادبه»، «قدامه»، «یعقوبی» و «ابنرسته» هستند که در قرن سوم هجری به تالیف کتب جغرافیایی و شناسایی جغرافیایی جهان اسلام همت گماردهاند.
«ابنرسته» در «الاعلاق النفیسة» منازل بغداد تا مدینه را مشخص کرد.چون تالیف کتاب در دوره حکومت عباسیان انجام گرفته، منازل هر یک از شهرهای مهم از بغداد معین شد.
چون عباسیان پس از بنای بغداد در سال 145 هجری، آن شهر را تا انقراض نظام حکومتی به دست هلاکو، ایلخان مغول در سال656 هجری، پایتخت و مرکز خلافت رژیم عباسی قرار داده بودند.بنابراین، حضرت معصومه(س) از مدینه، راه کوفه و بغداد را انتخاب کرده است.شرح منازل این مسیر به این ترتیب است.
1.مدینه تا طرف،27 میل.
2.طرف تا سقره،7 میل.
3.سقره تا بطنالنخل، 15 میل.
(از طرف تا بطنالنخل 22 میل میشود)
4.بطنالنخل تا مکحولین.
5.مکحولین تا حصین.
6.حصین تا عسیله،13 میل.
(از عسیله تا بطنالنخل36 میل است)
7.عسیله تا محدث، 28 میل.
8.عسیله تا معدن نقره،43 میل.
(معدن نقره، محل تلاقی راه بصره، کوفه و مدینه است).
9.معدن نقره تا حاجر، 34 میل.
(قروری، استراحتگاه شبانه این منزل است).
10.حاجر تا سمیراء، 34 میل.
(استراحتگاه شبانه آن عباسه است).
11.سمیراء تا توز، 20 میل (استراحتگاه شبانه آن محقیة است).
12.توز تا فید، 31 میل.
(استراحتگاه شبانه آن قرنتین است).
13.فید تا الاجفر،36 میل.
(در آنجا مسجد جامعی است، قرائن استراحتگاه شبانه آن است).
14.الاجفر تا خزیمیة، 24 میل.
(استراحتگاه شبانه آن اغر).
15.خزمیة تا ثعلبیة، 32 میل.
(استراحتگاه آن عین است).
16.ثعلبیة تا بطانیة، 11 میل.
(استراحتگاه آن بهینة است).
17.بطانیة تا شقوق،29 میل (استراحتگاه آن بدرین است).
18.شقوق تا زباله، 21 میل.
(استراحتگاه آن تنانیر است).
19.زباله تا قاع، 24 میل.
(استراحتگاه آن جریسی است).
20.قاع تا عقبه، 24 میل (استراحتگاه شبانه آن جلحاء است).
21.عقبه تا واقصه، 20 میل (استراحتگاه شبانه آن سماء است).
22.واقصه تا قرعاء، 24 میل.
(طرف استراحتگاه آن است).
23.قرعاء تا مغیثه، 32 میل.
(مسجد سعد استراحتگاه آن است).
24.مغیثه تا قادسیه، 30 میل.
25.قادسیه تا کوفه، 15 میل.
26.کوفه تا ساهی،7 میل.
27.ساهی تا بازار اسد،7 فرسخ.
28.بازار اسد تا قصر ابنهبیره،6 فرسخ.
29.قصر ابنهبیره تا پل کوثی، 5 فرسخ.
30.پل کوثی تا بغداد،7 فرسخ.
شهرستانها و منازل بین راه
1. شهرستانها و منازل بین راه
مدینه از سال اول هجرت تا زندانی شدن امام کاظم(ع)، محل سکونت دائمی آل رسول(ع) محسوب میشد.
با شهادت امام کاظم(ع)، در بغداد، امام رضا(ع) بار دیگر منصب امامت را در مدینه تداوم بخشید تا آنگاه که با هجرت اجباریش به خراسان، علویان و اصحاب خاص آن بزرگوار نیز راه ایران را در پیش گرفتند.
حضرت فاطمه معصومه(س) و کاروان همراهش یکی از این گروههای مهاجر بودند.تاریخ نویسان زیادی از انگیزه و چگونگی هجرت مهاجران علوی به ایران و سلوک عملی آنان در مدینه سخنی به میان نیاوردهاند اما با توجه به حیات سیاسی و فرهنگی آن دوره میتوان دریافت که هجرت امام رضا(ع) به ایران عامل اساسی این مهاجرتها بود.
زیرا امام رضا(ع) پیشوای دینی و سیاسی شیعیان، به خصوص علویان و خاندان طهارت، بود و سرپرستی خاندان موسوی پس از شهادت امام هفتم(ع) را نیز بر عهده داشت; چنانکه در وصیتنامه امام موسی کاظم(ع) به این مساله تصریح شده است.از این روی علویان و بخصوص خاندان موسوی در پیوستن به امام رضا(ع) اصرار داشتند.
به یقین حضرت معصومه(س) و همراهان نیز با همین انگیزه هنگام خارج شدن از مدینه با رسول خدا(ص) وداع کرده، راه طولانی مرو را در پیش گرفتند.
2. معدن نقره
در منزلگاه معدن نقره بدویان بسیاری ساکنند.آب شرب اندک ساکنان آن از چاهها تامین میشود.این منزلگاه محل تلاقی راه مدینه، کوفه و بصره است; اصطخری در این باره میگوید: «از کوفه تا مدینه بیست مرحله دارند...
و از بصره به مدینه هژده مرحله باشد و به معدن نقره راه کوفه و بصره به هم اوفتد».از مدینه تا معدن نقره، مسیر مشترک حضرت امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) است و از معدن نقره امام رضا(ع) راه «نباج» را در پیش گرفت و حضرت معصومه(س) به قادسیه رفت تا از مسیر کوفه به برادر بپیوندد.
3. قادسیه
روستای کوچکی نزدیک کوفه و در مسیر کاروانهای حج است.
خسروپرویز، برای دفع اتراک شخصی به نام قادس را به آنجا فرستاد و به این جهت این روستا به نام او «قادسیه» نامگذاری شد.ابوالفداء موقعیت قادسیه را در «تقویم البلدان» اینگونه به تصویر کشیده است: «قادسیه شهری است کوچک با نخلستانها و آبها.قادسیه و حیره و خورنق همه در حاشیه بیابان و کنار سواد عراق واقع شدهاند.
بیابان در جانب غربی این شهرها، و نخلستانها و رودها در جانب شرقی آنهاست».
در «المشترک» آمده است که: قادسیه شهرکی است.میان آن و کوفه پانزده فرسخ است.بر سر راه حجاج، واقعه قادسیه در ایام عمر بنالخطاب در آنجا اتفاق افتاد.نیز قادسیه قریهای استبزرگ نزدیک سامرا در آنجا شیشه میسازند.در «الترتیب» آمده است که: قادسیه را بدان جهت بدین نام خواندهاند که اهل قادس بدان نزول کردند.
و قادس قریهای است در مروالرود.
4. کوفه و نجف
کوفه از شهرهای اقلیم سوم از عراق، بر کناره شعبهای از فرات قرار دارد.مؤلف «حدود العالم» در این باره میگوید: «کوفه، شهرکی استبر لب رود فرات نهاده و بنای وی سعد بنابیوقاص کرده است و روضه امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (کرم الله وجهه) آنجاست».
ابوالفداء به نقل از العزیزی مینویسد: «کوفه» به قدر نیمهای از بغداد است و قبر امیرالمؤمنین علیبنابیطالب (کرم الله وجهه) در نزدیکی آن است.مشهدی عظیم ساختهاند و مردم از اقطار زمین به زیارت آن میآیند.در «الترتیب» آمده است که کوفه را از جهت تدویر بنایش بدین نام خواندهاند.چه عرب وقتی تودهای از رمل را به شکل مدور بیند گوید: «رایت کوفانا» و نیز گفتهاند: از جهت اجتماع مردم در آن به کوفه موسوم شده، چه وقتی رملها در یک جا بر هم انباشته شوند، گویند: «تکوف الرمل».
مدینه از سال اول هجرت تا زندانی شدن امام کاظم(ع)، محل سکونت دائمی آل رسول(ع) محسوب میشد.با توجه به این نکته مرقد مطهر امام علی(ع) تا زمان هارون الرشید مخفی بود و امامان شیعه و اصحاب خاص پنهانی به زیارت آن حضرت میرفتند، به نظر میرسد حضرت فاطمه معصومه نیز درگذر از این شهر به زیارت مرقد مطهر حضرت علی(ع) رفته است.در این شهر شمار زیادی از علویان نیز مدفونند که آرامگاه «مسلم بنعقیل» یکی از آنهاست.
5. بغداد و کاظمین
در «اللباب» آمده است که: «بغداد» را بدان سبب بدین نام خواندهاند که به «کسری»، خواجهسرایی از مردم مشرق اهداء شد.و کسری این سرزمین را بدو اقطاع داد و آن خواجهسرا را بتی بود که در مشرق میپرستیدند به نام «بغ» و چون آن اقطاع بدو داد او را «بغداد» خواند.» از این رو فقهاء از ذکر این نام کراهت دارند و بدین سبب منصور آن را «مدینة السلام» نامید.چه دجله را «وادی السلام» میگفتند.
«...برخی گویند: «بغ» به زبان فارسی به معنی «بستان باغ» است و «داد» نام مردی است.یعنی بستان داد.باغ داد...».حمدالله مستوفی در باره مرقد امامزادگان در این شهر میگوید: «...بر ظاهر آن مشاهد و مزارات متبرکه بسیار است.
بر جانب غربی مشهد حضرت امام موسی کاظم و نواده او حضرت امام محمد تقی الجواد (رضی الله عنهما) است و آن موضع اکنون شهرچهای است، دورش شش هزار گام بود...».
با توجه به این نکته که حضرت فاطمه معصومه(س) از مسیر بغداد راه مرو را در پیش گرفته، به احتمال زیاد به زیارت مرقد حضرت باب الحوائج امام موسای کاظم(علیه آلاف التحیة و الثناء) نیز نائل آمده است.
با توجه به این نکته مرقد مطهر امام علی(ع) تا زمان هارون الرشید مخفی بود و امامان شیعه و اصحاب خاص پنهانی به زیارت آن حضرت میرفتند، به نظر میرسد حضرت فاطمه معصومه نیز درگذر از این شهر به زیارت مرقد مطهر حضرت علی(ع) رفته است.
بغداد تا «ری» حضرت فاطمه معصومه(س) در ادامه مسیر مدینه تا مرو، میباید خود را از راه بغداد به شهر ری میرساند و از آنجا راه شمال را در پیش میگرفت و از راه آمل، ساری و ...
به مرو میرفت و یا از راه ری، ورامین، خوار، سمنان و ...، که راه کویری است، به برادر میپیوست.
لیکن در اثر حمله دشمنان اسلام و کشته شدن مردان و بیماری آن حضرت از راه ساوه به قم آمد و در قم به لقاءالله پیوست.
مهمترین شهرها و منازلی که حضرت معصومه(س) و کاروان همراه در ادامه مسیر از بغداد تا ساوه پیمودند عبارتند از:
1- از بغداد تا نهروان: 4 فرسخ.
2- نهروان تا دیر ترمه: 4 فرسخ.
3- دیر ترمه تا دسکره: 8 فرسخ.
4- دسکره تا جولا:7 فرسخ.
5- جولاء تا خانقین:7 فرسخ.
6- خانقین تا قصر شیرین:6 فرسخ.
7- قصر شیرین تا حلوان: 5 فرسخ.
8- حلوان تا مای ذرواستان: 4 فرسخ.
9- مای ذرواستان تا مرج القلعه:6 فرسخ.
10- مرج القلعه تا زبیدیه:7 فرسخ.
11- زبیدیه تا خوش کارش:3 فرسخ.
12- خوش کارش تا قصر عمر: 4 فرسخ.
13- قصر عمر تا قرماشین: 8 فرسخ.
14- قرماشین تا شبدیز:3 فرسخ.
15- قرماشین تا دکان:6 فرسخ.
16- دکان تا قصر اللصوص:7 فرسخ.
17- قصر اللصوص تا خنداد:7 فرسخ.
18- خنداد تا همدان: 8 فرسخ.
19- همدان تا بوزنجرد:9 فرسخ.
20- بوزنجرد تا طرزه: 8 فرسخ.
21- طرزه تا روذه:7 فرسخ.
22- روذه تا سونقین:7 فرسخ.
23- سونقین تا ساوه: 8 فرسخ.
در ادامه مسیر اصطخری فاصله ساوه تا قم را 12 فرسنگ ذکر میکند.
6. همدان
همدان شهری جلیل القدر دارای اقلیمها و انسانهای بسیار است که در سال بیست و سه فتح شد و خراج آن شش میلیون درهم بود و همان است که «ماه بصره» نامیده میشود.چه خراج آن در حساب بخششهای اهل بصره حمل میشده است.
و آب آشامیدنی اهالی آن از چشمهها و رودخانههایی بود که در زمستان و تابستان جریان داشت و برخی از آنها تا «شوش» از استانهای اهواز جاری میشد و سپس به «دجیل» [دجله کوچک] نهر اهواز پیوسته تا شهر اهواز میرسد.
7. ساوه
ساوه در مغرب ری و در جنوب طالقان است و آوه در جنوب غربی ساوه واقع شده است.ساوه شهر بزرگی بود که بر سر راه حجاج خراسان بازارهای نیکو داشت.
شهری خوش با خانههای نیکو بود.میان ساوه و قم، دوازده فرسخ است.و در «اللباب» آمده است که: ساوه میان ری و همدان است.
مؤلف تاریخ قم از حضور حضرت فاطمه معصومه(س) در شهر ساوه خبر داده است; که با کاروانی جهت ملاقات برادر امامش، از مدینه راهی مرو بود و در ساوه بیمار شد و به قم آمد.
اما مؤلف بحرالانساب علتبیماری حضرت را مسموم شدن ایشان در ساوه ذکر میکند، همانگونه که برادران آن بانو در این شهر به شهادت رسیدند و در اثر سمی که به بانوان کاروان داده شد، «فاطمه صغری»(س) قبل از «فاطمه کبری»، حضرت معصومه(س) در روستایی از روستاهای آشتیان به شهادت رسید.در بحرالانساب آمدهاست.
«اما ستی فاطمه ملقب به معصومه خاتون دختر امام کاظم (علیه السلام) علو مرتبه زیاده از حد بیان است، در سال دویست و یک هجری زمان ولایت عهدی حضرت امام رضا (علیه السلام) با برادران خود فضل و علی و جعفر و هادی و قاسم و زید با بعضی از برادرزادگان و چند خدمه از بغداد به عزم دیدار برادر عازم خراسان شدند.
بعد از طی طریق چون به شهر ساوه که یک منزلی قم است، رسیدند ملحدان ساوه خبر شدند، در صدد اذیتبرآمده، با امامزادگان محاربه کردند، آخرالامر تمامی امامزادگان که بیست و سه نفر بودند شهید شدند، چون اهالی قم خبر یافتند، بشتافتند، وقتی رسیدند که امامزادگان شهید شده بودند، آنها را دفن نموده، ستی فاطمه را با خدم و حشم به شهر قم بردند...»
حمله حرامیان بنیعباس در ساوه به کاروان حضرت فاطمه معصومه(س) و شهادت مردان کاروان و مسموم کردن بانوان از سوی برخی دیگر از مورخان نیز تایید شده است.
استاد جعفر مرتضی عاملی بر این عقیده است که حضرت فاطمه معصومه(س) در این تهاجم به دست عباسیان مسموم شده است.«لسترنج» هم در کتاب «جغرافیای تاریخی سرزمینهای خلافتشرقی» به مسمومیت کریمه اهل بیت اشاره نمودهاست.
بعد از طی طریق چون به شهر ساوه که یک منزلی قم است، رسیدند ملحدان آنجا خبر شدند، در صدد اذیتبرآمده، با امامزادگان محاربه کردند، آخرالامر تمامی امامزادگان که بیست و سه نفر بودند شهید شدند، چون اهالی قم خبر یافتند، بشتافتند، وقتی رسیدند که امامزادگان شهید شده بودند، آنها را دفن نموده، ستی فاطمه را با خدم و حشم به شهر قم بردند...
«شهر قم در شمال کاشان، چون مزار حضرت فاطمه خواهر امام رضا(ع) معاصر هارون الرشید است.نزد شیعیان شهرت کامل دارد و معروف است، هنگامی که آن معصومه میخواستبه دیدار برادرش به خراسان رود، در شهر قم مسموم گردید و وفات یافت.» تفاوت گزارش لسترنجبا دیگران در این است که او محل مسمومیتحضرت معصومه(س) را شهر قم ذکر میکند.اما این گزارش با دیگر قرائن تاریخی موافق نیست.
لیکن تاکید او و دیگران به مسمومیت کریمه اهل بیت7، شهادت آن بانوی مکرمه امری مسلم و غیر قابل انکار مینماید.از علل پذیرش قول مؤلف بحرالانساب در مورد حمله حرامیان بنیعباس به کاروان مدینه و شهادتمردان کاروان، وجود آرامگاههایی از فرزندان امام کاظم(ع) در شهر ساوهاست.حمدالله مستوفی وقتی از شهر ساوه یاد میکند، به یادآوری مزارها و مشهدهای شهر پرداخته، به تربت امامزاده اسحاق اشاره مینماید: «...
و از مزار اکابر و اولیا تربتشیخ عثمان ساوجی و بر ظاهر آن به جانب شمال مشهد سید اسحاق بن امام موسی الکاظم (رضی الله عنهما) است...»
اسحاق بنموسی بنجعفر(ع) یکی از اولاد ذکور امام کاظم(ع) است که نام وی در کتب انساب میان فرزندان امام هفتم ذکر شده است.
علی اکبر تشید از مزار دیگری در ده کیلومتری شهرستان ساوه بنام امامزاده هارون قدس سره یاد میکند، نامش در کتب انساب در ردیف پسران امام کاظم(ع) ذکر شده است، وی گوید: «در ده کیلومتری شهرستان ساوه مزاری موجود است که به نام امامزاده سید هارون بنموسیالکاظم (علیه السلام) نامیده میشود و در السنه مردم نسلا بعد نسل از زمان قدیم گفته میشود که این سید جلیل بعد از تفرقه سادات بوسیله سپاه عباسان با جراحات زیادی در داخل زراعات قریه «ورزنه» به زمین افتاده و در حال ضعف و اغماء بوده است....
عمال مامون ملعون که آن حضرت را جستجو میکردهاند، ...فورا به قتلش مبادرت مینمایند.» بدین ترتیب دو تن از برادران همراه حضرت معصومه(س) در ساوه به شهادت رسیدهاند.
8. تفرش
مؤلف جغرافیای تاریخی تفرش و آشتیان از وجود امامزادههایی در این منطقه که از فرزندان، بیواسطه و با واسطه، حضرت امام کاظم(علیه السلام) هستند، خبر داده است.
به احتمال زیاد این اشخاص از همراهان حضرت معصومه(س) بودهاند که در اثر حملهای دیگر از سوی عباسیان و یا در اثر جراحتی که داشتهاند در بین راه به شهادت رسیدهاند.
امامزادگان دیگری که بدون واسطه از فرزندان امام کاظم(ع) بوده و در روستاهای تفرش مدفونند، عبارتند از:
1. محمد فرزند امام کاظم(ع) این امامزاده در خاور شهر تفرش در کویی است که به مناسبت مزار همین امامزاده محمد، «مشهد» نامیده میشود.مشهد امامزاده محمد، از بناهای عصر صفویه و آراسته به کاشیکاری، تزئیینات، گچبری و نقاشی همان دوره است.
این مزار دارای بقعه، مرقد، صندوق منبت کاری شده، گنبد و چند ایوان و صحن است.به نظر میرسد که بنای گنبد به سال 950 هجری آغاز و به سال956 به پایان رسیده باشد.ولی قسمتی از تزئینات، همزمان بنیان ایوان سردر ورودی صحن 1050 انجام یافته است.
2.امامزاده هادی فرزند امام کاظم(ع) بقعهای در دهکده جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان به نام امامزاده هادی فرزند موسی کاظم(ع) است که مردم روستاهای دور و نزدیک به زیارت آن میروند.
احتمال اینکه این امامزداگان از همراهان حضرت معصومه(س) بوده و در حمله نیروهای بنیعباس متواری و یا شهید شده باشند، وجود دارد.
8- عبور از تفرش در ادامه مسیر حضرت فاطمه معصومه(س) به طرف قم، شهرستان تفرش واقع شده است.مؤلف جغرافیای تاریخی تفرش و آشتیان، از وجود امامزادههایی در این منطقه که از فرزندان بیواسطه و باواسطه حضرت امام کاظم(ع) هستند، خبر میدهد.
به احتمال زیاد آنان از همراهان حضرت معصومه(س) بودهاند که در اثر حملهای دیگر از سوی عباسیان و یا در اثر جراحتی که برداشتهاند در بین راه به شهادت رسیدهاند.
امامزادگانی که بدون واسطه از فرزندان امام کاظم(ع) بوده و در روستاهای تفرش به خاک سپرده شدهاند عبارتند از:
1- محمد; فرزند امام کاظم(ع) که در خاورشهر تفرش در کویی که به مناسبت مزار همین امامزاده «مشهد» نامیده میشود، دفن شدهاست.
مشهد امامزاده محمد از بناهای عصر صفویه و آراسته به کاشیکاری، تزئینات، گچبری و نقاشی همان دوره است و دارای بقعه، مرقد، صندوق منبتکاری شده، گنبد و چند ایوان و صحن است.
به نظر میرسد که بنای گنبد در سال 950 هجری آغاز و سال956 به پایان رسیده است ولی قسمتی از تزئینات، همزمان بنیان ایوان سردر ورودی صحن سال 1050 پایان یافتهاست.(1)
2- امامزاده هادی، فرزند امام کاظم(ع) که بقعهاش زیارتگاه مردم روستاهای دور و نزدیک در دهکده جمزقان در دهستان قاهان از بخش خلجستان و ساوه است.
بر روی پایههای صندوق عبارت «مرقد امامزاده شاه هادی بنامام موسی کاظم علیه السلام» و تاریخ تحریر آن که، سال947 هجری، و نام استادکار آن، قنبر بنمحمود ساوجی نجار، به چشم میخورد.(2)
3- امامزاده جعفر، فرزند امام کاظم(ع) این امامزاده در دهکده مصفای گیو از روستاهای دهستان دستگرد به خاک سپرده شده است.بقعه این امامزاده دارای گنبدی به شکل مخروط است که از آجر و سنگ ساخته شده و گچاندود میباشد.
بقعه دارای مرقد و صندوق قدیمی منبتکاری شده با نقوش برجسته گل و بوته است و روی پلها و پایههای صندوق کتیبههایی به خط برجسته ثلث منبت کاری شدهاند که از آن میان عبارت: «کاتب هذا الصندوق علی بنعنایتالله الحسینی غفر ذنوبه» و یا عبارت: «به سعی و اهتمام عالیجناب سعادت نصاب تقوی و ورع دثار خواجه سعد الدین عنایتالله ابنملک جلالالدین اسکندر» و نیز عبارتهای: «این صندوق وقف مرقد امامزاده شاه جعفر بنامام موسی الکاظم علیه السلام».
و «تمام شد فی تاریخ شهر شعبان المعظم سنه اثنی و تسعین و تسعماته نبویه علیه السلام».به چشم میخورد.(3)
4- امامزاده زکریا، فرزند امام کاظم(ع) این امامزاده بین دهکده عیسیآباد و میدانک در بخش خلجستان قرار دارد.
5- بقعه در بیبی این امامزاده در مرکز شهر تفرش واقع است (4) او خواهر حضرت معصومه(س) بود که (5) نام اصلیش مشخص نیست.(6) نویسنده عمده الطالب وجود فرزندانی به نامهای محمد و جعفر را برای امام کاظم(ع) تایید کرده اما از هادی و زکریا نام نبرده است.چنانکه ذکر شد، ممکن است هادی، تصحیف هارون باشد.
همچنین ابوالعلی مهدی بنمحمد از نوادگان امام صادق(ع)، امامزاده احمد از احفاد امام کاظم(ع)، قاسم بنحمزة بنامام کاظم(ع) از نوادگان امام هفتم از دیگر امامزادگانی هستند که در تفرش و آشتیان دفن شدهاند.[نقشه ش15]
9- آشتیان آشتیان از شهرهای استان مرکزی ایران است.از شمال و غرب به شهرستان تفرش، از شرق به قم و از جنوب به شهرستان اراک محدود میشود.وجود مرقد مطهر حضرت فاطمه صغری(ع) (7) نشان میدهد که کاروان حضرت معصومه(س) پس از ساوه، از تفرش عبور کرده و به آشتیان وارد شده است.
10- قم گروههای مختلفی از اعراب همزمان با فتوحات اسلامی در اقصی نقاط ایران اسکان یافتند.برخی از سپاهیان لشکر اسلام بودند که ایران را بر عراق و حجاز ترجیح داده و ماندگار شدند.بعضی دیگر در طی مهاجرتهای گوناگون به ایران آمدند.
یعقوبی در البلدان در توصیف قم مینویسد، از جمله قم: «و کسی که قصد قم دارد، چون کسی که رو به مشرق میرود از همدان بیرون رود و در روستاهای همدان پیش رود، و از شهر همدان تا شهر قم پنج منزل راه است و «شهر بزرگ قم»، به آن «مینجان» گفته میشود و شهری است جلیلالقدر که گویند در آن هزار گذر است و درون شهر دژی است کهن برای عجم، و در کنار آن شهری است که به آن «کمندان» گفته میشود و آن را رودخانهای است که در میان دو شهر آب در آن جاری است و روی آن پلهایی است که با سنگ بسته شده و روی آنها از شهر «مینجان» به شهر «کمندان» عبور میکنند.
و اهالی آن که بر آن چیرهاند، قومی هستند از «مذحج» و سپس از «اشعریان» و در آن مردمی از عجمهای کهن سکونت دارند، و قومی هم از موالی که خود میگویند که آنان موالی عبدالله بنعباس عبدالمطلباند، و این شهر را دو نهر است، یکی از آندو در بالای شهر و معروف استبه «راس المور» و دیگری در پایین شهر و معروف به «فوروز» و این دو نهر از چشمههایی است که در کاریزهای حفر شدهای جاری میشود، و این شهر در مرغزار با وسعتی استبه اندازه ده فرسخ، و سپس به کوههای آن میرسد، که از آنها است کوهی معروف به «روستای سرداب» و کوهی معروف به «ملاحه» و آن را دوازده روستا است: «روستای ستاره» و «روستای کرزمان» و «روستای فراهان» و «روستای وره» و «روستای طیرس» و «روستای کوردر» و «روستای وردراه» و «روستای سرداب» و «روستای براوشتان» و «روستای براحه» و «روستای قارص» و «روستای هندجان» و بیشتر آب آشامیدنی اهل شهر در تابستان از چاههاست، و راهها از قم به ری و اصفهان و کرج و همدان از هم جدا میشود و خراج آن چهار میلیون و پانصد هزار درهم است».(8)
تشیع در قم از ربع آخر قرن اول هجری رواج یافت و از سوی امامان شیعه به عنوان پناهگاه شیعیان محسوب شد و خیل عظیمی از پیروان اهلبیت(ع) را در خود جای داد.
دوری قم از مرکز خلافت و سابقه تشیع در آن، به راحتی توانستشهر را پناهگاهی برای یاران ائمه علیهم السلام سازد.
وقتی کاروان مدینه در ساوه مورد هجوم قرار گرفت مردم قم به یاری آنها شتافته و کاروان را به شهر خویش هدایت کردند.مؤلف تاریخ قم مینویسد: «دیگر از سادات حسینیه از فرزندان موسی بنجعفر (علیهماالسلام) که به قم آمدند فاطمه بود دختر موسی بنجعفر (علیهماالسلام)، چنین گویند بعضی از مشایخ قم که چون امام علی بنموسیالرضا (علیهماالسلام) را از مدینه بیرون کردند تا به مرو رود از برای عقد بیعتبه ولایت عهد برای او فی سنة ماتین، خواهر او فاطمه بنت موسی بنجعفر (علیهمالسلام) در سنه احدی و ماتین به طلب او بیرون آمد، چون به ساوه رسید بیمار شد، پرسید که میان من و میان شهر قم چقدر مسافت است؟ او را گفتند که ده فرسخ است.
خادم خود را بفرمود تا او را بر دارد و به قم برد.خادم او را به قم آورد و در سرای موسی بنخزرج بنسعد اشعری فرود آمد و نزول کرد.و روایت صحیح و درست آن است که چون خبر به آل سعد رسید، همه اتفاق کردند که قصد ستی فاطمه کنند و ازو درخواست نمایند که به قم آید از میانه ایشان موسی بنخزرج تنها هم در آنشب بیرون آمد و چون به شرف ملازمتستی فاطمه رسید زمام ناقه او بگرفت و به جانب شهر بکشید و به سرای خود او را فرود آورد...» (9)
در این بیان سال هجرت حضرت فاطمه(س)، بیماری وی در ساوه، انصراف از سفر به خراسان و قصد رفتن به قم از جانب ایشان در روایتی ذکر شده که با ذکر روایت دیگری که آن را صحیح میدانیم آگاهی قمیان از کاروان مدینه، و حضور حضرت معصومه(س) در ساوه و بیرون رفتن موسی بنخزرج از قم جهت استقبال از ایشان و آوردن کاروان به قم خبر میدهد.
همچنین در روایت اول از وجود خادمی همراه حضرت معصومه(س) آگاه میشویم که گویا در نایین مدفون است.(10) با توجه به این نکته که خاندان اشعری از مهمترین خاندانهای عرب مقیم قم بودند و تا قرن چهارم قدرت مهم شهر محسوب میشدند (11) بزرگ اشعریان که به استقبال کریمه اهل بیت میشتابد و آن بانوی مکرمه در خانه وی منزل میکند.
حضرت فاطمه معصومه(س) پس از روزها طی طریق با شهادت یاران در منازل بین ساوه و قم، در پایگاه تشیع اسکان مییابد و پس از هفده روز به شهیدان میپیوندد.
حسب معمول آن روز که فاصله دو منزل در یک روز طی میشد و منازل مدینه تا قم حدود 54 منزل بود از این روی اگر توقف بیش از معمولی در بین راه صورت نگیرد طی این مسافتبه حدود دو ماه زمان نیاز دارد.
از حضرت فاطمه معصومه(س) هیچ حدیث و روایتی از امام کاظم و امام رضا(ع) نقل نشده و تنها چهار روایت وی از طریق فاطمه بنت علی بنموسیالرضا(ع) و بکر بناحمد قصری به دست ما رسیده است.(12)
مفاهیم حدیثی این روایات بر محور ولایت استوار است و معانی زیر را القا میکند:
1. وصایتحضرت امیرالمؤمنین علی بنابیطالب(ع).
2. تثبیت جایگاه غدیر در فرهنگ تشیع.
3. هشدار به جامعه شیعی از فراموشی روز غدیر خم.
4. موقعیت علی(ع) نسبتبه رسول اعظم الهی(ص).
5. برابری دوستی خاندان عصمت و طهارت با شهادت در راه خدا.
شخصیت معنوی حضرت امام موسی کاظم(ع) نسبتبه دیگر خاندان امامت و اهل بیت عصمت و طهارت فرزندان بیشتری دارند.
چند شخصیت مهم خاندان موسوی عبارتند از:
1. حضرت امام علی بنموسیالرضا(ع)
2. حضرت احمد بنموسی(ع).
3. حضرت فاطمه معصومه(س).
حضرت معصومه(س) پس از امام رضا(ع) دومین شخصیت ملکوتی این خاندان به شمار میآید و به القاب والایی چون «معصومه»، «کریمه اهل بیت»، «طاهره»، «حمیده»، «بره»، «رشیده»، «تقیه»، «نقیه»، «رضیه»، «مرضیه»، «سیده» و «اخت الرضا(ع)» خوانده شده است که همه به واسطه مقامات عالی عرفانی و سلوک معنوی ایشان در طول حیات و یا ظهور کرامات عدیده از سوی آن بانوی مکرمه است.
شخصیت معنوی و ملکوتی حضرت فاطمه معصومه(س) به اندازهای است که زیارت وی از سوی امام معصوم(ع) ترغیب شده است.امام رضا(ع) در جواب سعد بنسعد فرمود.«من زارها فله الجنة» (13) «هر کس او را زیارت کند، ثوابش بهشتخواهد بود».«من زار عمتی بقم فله الجنة» (14) «هر که عمهام را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست».
ازدواج نکردن حضرت معصومه(س) هیچ یک از دختران امام کاظم(ع) ازدواج نکردند و امام کاظم(ع) ازدواج نمودن آنها را به اجازه برادر بزرگوارشان حضرت امام رضا(ع) موکول کرده بود.یعقوبی میگوید: «موسی بنجعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ یک از آنان شوهر نکرد مگر امسلمه در مصر به ازدواج قاسم بنمحمد بنجعفر بنمحمد (15) درآمد و در این باره میان قاسم و خویشانش جریان سختی پیش آمد تا آنجا که قاسم قسم خورد ...جز آنکه او را به حجبرد، منظوری نداشته است».(16)
شیخ صدوق متن کامل وصیتنامه امام کاظم(ع) را نقل کرده است.در بخشی از آن حضرت به ازدواج دخترانش اشاره کرده، میفرماید: در مورد اموال و خانواده و فرزندانم، او بمنزله خود من است، و اگر صلاح دید که برادرانش را - که در آغاز این نوشته از آنها نام بردهام - «به همان صورت که من در اینجا ذکر میکنم» باقی بگذارد، میتواند این کار را بکند و اگر نخواست، میتواند آنها را کنار بگذارد و کسی حق اعتراض به او را ندارد، و اگر کسی از آنها بخواهد خواهر خود را عروس کند، بدون اجازه و دستور او این حق را ندارد، و هر نیرو و قدرتی بخواهد او را از اختیاراتی که در اینجا ذکر کردهام، کنار بزند و مانع او بشود، با این کار از خدا و رسولش فاصله گرفته و برکنار شده است و خدا و رسولش نیز با او رابطهای نخواهند داشت، و لعنتخداوند و تمام لعنتکنندگان و ملائکه مقرب و انبیاء و مرسلین و مؤمنین بر چنین شخصی باد، و هیچ یک از سلاطین و نیز هیچ یک از فرزندانم حق ندارند او را از اموالی که نزد او دارم برکنار کنند، من نزد او اموالی دارم، و سخنان او در مورد مبلغ آن، کاملا مورد قبول من است چه کم بگوید، چه زیاد، و علت ذکر اسامی سایر فرزندانم فقط این بود که نام آنها و اولاد صغیرم در اینجا با احترام ذکر شود و آنها شناخته شوند.
آن همسرانم که «ام ولد» (17) هستند، هر کدام که در منزل باقی ماندند، دارای همان حقوق و مقرری خواهند بود که در زمان حیاتم از آن برخوردار بودند، به این شرط که او مایل باشد، و آنهایی که ازدواج کنند دیگر نمیتوانند بازگردند و مقرری دریافت دارند مگر اینکه «علی» صلاح بداند، دخترانم نیز همین گونهاند.
امر ازدواج دخترانم بدست هیچ یک از برادران مادریشان نیست و دخترانم نباید کاری انجام دهند جز با صلاح دید و مشورت او، و اگر برادران مادری دخترانم (بدون اجازه «علی») در مورد ازدواج آنان کاری انجام دهند خداوند تعالی و رسولش - صلی الله علیه و آله - را مخالفت و نافرمانی کردهاند، او نسبتبه مسائل ازدواج قوم خود داناتر است اگر خواست تزویج میکند و اگر نخواست، نمیکند، و من آنان را نسبتبه آنچه در این نوشته ذکر کردهام وصیت نمودهام و خداوند را بر آنها گواه میگیریم.
حضرت موسی بنجعفر علیهما السلام و شهود، مهر کردند.به طور یقین منع امام کاظم(ع) بنا بر مصالح ویژه عصر خویش بود چه شیعیان در تقیه به سر میبرند و امکان داشت افرادی بیگانه که هیچ مناسبتی با اهلبیت ندارند با خانواده تقوا و عفاف رابطه نسبی پیدا کنند.
به همین دلیل این منع آغاز نهضتبانوان موسوی بر علیه عباسیان تلقی شد و این خاندان بزرگ با مبارزه منفی خود ساختار اجتماعی عصر عباسی را زیر سؤال بردند که حضرت فاطمه معصومه(س) در این نهضت نقش ویژهای داشت، همانگونه که کاروان مدینه به نام ایشان مشهور استبه صراحت نامی از دیگر خواهران ایشان برده نشده است و تنها آرامگاههای منسوب به آنان در طول مسیر ما را به نام بانوان موسوی که همراه حضرت معصومه(س) بودند، هدایت میکند.
----------------------------------------------------------------------
1- سیری کوتاه در تاریخ تفرش و آشتیان; ص 95 -96.
2- همان; ص107.
3- همان; ص109.
4- همان.
5- همان; ص37.
6- «بارگاه امامزاده فاطمه صغری(ع) دختر امام موسیبنجعفر علیهما السلام در9 کیلومتری شهر آشتیان در روستایی به نام سیاوشان واقع شده و معروف است که ایشان طفلی بودند که با خواهر گرامیشان حضرت معصومه (سلام الله علیها) به قصد زیارت برادرشان امام رضا(ع) به قم میرفتند که در عبور از این روستا فاطمه صغری(ع) مریض میشود و دار دنیا را وداع میگوید».
سیمای آشتیان; ص 98، به نقل از فصلنامه آشتیان، سال اول، شماره 2، ص69.
7- همان.
8- البلدان; ص 48 و49.
9- تاریخ قم; ص213.
10- تاریخ نایین; ج 1، ص66.
11- از اواخر قرن چهارم، اشعریان گرفتار نزاع و اختلاف شدند و با مهاجرت شماری ازآنها شهر تا حدودی خالی شد و باقیماندگان نیز گرفتار تنگی معاششدند.
تاریخقم;ص241.
12- رجوع کنید به: مسند فاطمه معصومه(س)
13- عیون اخبارالرصا(ع); ج 2، ص 660، باب67، حدیث اول.
14- کامل الزیارات; ص 324.
15- وی از نوادگان امام صادق(ع) است.
16- «تاریخ یعقوبی»; ج 2، ص 421.
17- معنی ام ولد در صفحه26 گدشت.