مجاهدی به نام «مصطفی چمران»؛ سی و یکم خردادماه سالروز شهادت دکتر مصطفی چمران(1360 ه ش) - دانشکده فنی و منابع طبیعی تویسرکان
مجاهدی به نام «مصطفی چمران» |
در دهه سی، زمانی که جوّ غالب فکری و سیاسی در مراکز دانشگاهی و از جمله دانشگاه تهران در اختیار توده ای ها بود و دین و سیاست دو مقوله مجزا از هم دیگر بودند و برخی از دانش جویان مسلمان حتی با ترس از هوچی گری های توده ای ها در نمازخانه دانشگاه حاضر نمی شدند، شهید چمران از همان آغاز ورودش به دانشگاه بدون آن که تبلیغات توده ایها بر اراده او تأثیری گذارد، با شجاعت تمام به تعهدات اسلامی اش عمل می کرد...
مقدمه:
اندیشه و گفتار و رفتار خلاق نخبگان هر نسل، همچون بارانی حیات بخش، فرهنگ هر عصر و دوران را بارور می سازد. فرهنگ امروز ایران زمین، مدیون شعله ی تابناک روح این سرآمدان سترگ تاریخ است و تنها راه سعادت و رهیابی به کاخ پرشکوه فرهنگ امروزی، بررسی زندگی و روح اندیشه این نخبگان است.
در این نوشتار زندگی سیاسی دکتر مصطفی چمران به عنوان یکی از مؤثرترین شخصیت های طراز اول نهضت اسلامی، در دو مقطع زمانی و با رویکردی جدید مورد پژوهش قرار گرفته است.
شهید چمران در اسفند ماه سال 1311 ماه سال هـ . ش در خانواده ای مذهبی در محله ی سر پولک تهران به دنیا آمد. چمران دبستان را در مدرسه انتصاریه نزدیک پامنار و دبیرستان را ابتدا در مدرسه دارالفنون و سپس در دبیرستان البرز به اتمام رساند. در سال 32 به دانشکده فنی دانشگاه تهران در رشته الکترونیک پذیرفته شد و در سال 36 با درجه شاگرد اولی فارغ التحصیل شد.(1) مهندس بازرگان – از اساتید دانشکده فنی – درباره شهید چمران می گوید « یکی از دانش جویان ممتاز دانشکده مصطفی چمران بود. استعداد کم نظیری داشت. در دروس تئوری و عملی بسیار قوی بود. خط زیبایی داشت، نقاشی او هم خوب بود، جزوه اش رابرای نمونه به بچه ها نشان می دادم. با عاطفه، صمیمی، عارف مسلک، متدین و دوست داشتنی بود. یک بار نمره امتحانش را 22 داده بودم! آن قدر کارش عالی بود که دیدم طلبکار است. گفتم این دو نمره طلبت را در امتحانات آخر سال حساب می کنم، اما این کار هرگز صورت نگرفت، زیرا همیشه در نمره گرفتن، او طلبکار بود و من بدهکار ماندم. (2)
او پس از فارغ التحصیلی به مدت یک سال در دانشکده فنی مشغول – تدریس شد و سپس از قانون اعزام شاگرد اول های دانشکده ها به خارج استفاده کرد و با بورس دولتی برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت. فوق لیسانس خود را از دانشگاه آ – اند – ام تگزاس با درجه ممتاز گرفت و برای گذراندن دوره دکترا به دانشگاه کالیفرنیا در برکلی رفت و دکترای خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما با درجه عالی و شاگرد اول در رشته و دانشکده خود به پایان رسانید.
ایشان از ذوق هنری و عرفانی سرشاری برخوردار بود. خط خوش و نقاشی زیبا و بیان و نوشتاری منسجم و لطیف از همان دوران جوانی او را از دیگران ممتاز می ساخت. با آن که ظاهری لاغر اندام داشت ولی در ورزش های میدانی و همچنین کشتی نمونه بود. (3)
شهید چمران و شروع فعالیت های سیاسی
شهید چمران فعالیت های سیاسی خود را از سال آخر دبیرستان در مدرسه ی البرز در سال تحصیلی 32-1331 شروع کرد و از همان دوران به طور مرتب در اکثر جلسات انجمن اسلامی دانش جویان حضوری فعال داشت. ایشان درباره شروع فعالیت هایش چنین
می گوید: از سن پانزده سالگی در انجمن اسلامی دانش آموزان شرکت داشتم که باز هم در همانجا با آیت ا... طالقانی برخورد و آشنایی یافتم و در مسجد هدایت در خیابان استامبول یکی از شاگردان پرو پا قرص آیت ا... طالقانی و درس تفسیر ایشان بودم. و مقدار زیادی از آموزش های ایدئولوژیک خود را از آقای طالقانی و انجمن های اسلامی آن وقت فرا گرفتم. (4)
در دهه سی ، زمانی که جوّ غالب فکری و سیاسی در مراکز دانشگاهی و از جمله دانشگاه تهران در اختیار توده ای ها بود و دین و سیاست دو مقوله مجزا از هم دیگر بودند و برخی از دانش جویان مسلمان حتی با ترس از هوچی گری های توده ای ها در نمازخانه دانشگاه حاضر نمی شدند، شهید چمران از همان آغاز ورودش به دانشگاه بدون آن که تبلیغات توده ایها بر اراده او تأثیری گذارد، با شجاعت تمام به تعهدات اسلامی اش عمل می کرد.
پس از کودتای 28 مرداد 32 که توسط آمریکا و انگلیس طرح ریزی و اجرا گردید. نهضت مقاومت ملی به منظور بسیج مردم و مقاومت در برابر اهداف کودتا شکل گرفت که شهید چمران به عنوان عضو فعال کمیته نهضت مقاومت ملی دانشگاه نماینده دانشکده فنی در آن نهضت بود.
در روز شانزدهم آذر ماه سال 32 که رژیم شاه، دانش جویان معترض به سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور آمریکا- را به گلوله بست و سه نفر از دانشجویان دانشکده فنی به شهادت رسیدند، شهید چمران نیز جراحت مختصری برداشت و بعدها با کمک سایر دانش جویانی که در این فعالیت انقلابی مشارکت داشتند، مفصل ترین مقاله ای در مورد واقعه شانزده آذر نوشت که بعدها این مقاله در نشریه ای به همین نام در آمریکا نیز منتشر شد. (5)
در دهه چهل و پنجاه شهید چمران فعالیت های سیاسی خود علیه رژیم پهلوی را خارج از کشور تداوم بخشید. اولین حرکت مهم سیاسی وی و دوستانش در آن دوران تشکیل انجمن های اسلامی دانش جویان و همچنین کنترل سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا است.
ایشان با حضوری فعال و شورانگیز در تمامی صحنه ها و ایراد سخنرانی های آتشین در جمع دانش جویان و محافل جبهه ملی، انتشار مقالات سیاسی و مشارکت در اعتصابات غذایی و راهپیمایی هایی که علیه رژیم پهلوی صورت می گرفت، نقش موثر و تعیین کننده داشت.
پس از قیام پانزده خرداد 42 ، در بین عده ای از مبارزین خارج کشور و داخل کشور این فکر به وجود آمد که برخورد نهایی با رژیم شاه و تنها راه پیروزی از طریق مبارزه مسلحانه است. بدین منظور شهید چمران و بعضی از همفکرن وی برای فراگیری فنون جنگ های پارتیزانی و آماده سازی برای نبرد مسلحانه و رویارویی با رژیم پهلوی به مصر رهسپار شدند و مدت دو سال سخت ترین دوره های چریکی و جنگ های پارتیزانی را مخفیانه فرا گرفتند.
شهید چمران در سال 1346 به دلیل مخالفت با ملی گرایی افراطی در کشور مصر، برای مدتی به آمریکا بازگشت و در اواخر سال 1349 بنا به دعوت امام موسی صدر و به منظور ایجاد پایگاه مبارزاتی جدید، راهی لبنان شد و مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را که فرزندان یتیم شیعی لبنان در آن جا آموزش می دیدند بر عهده گرفت. در خاطرات وی درباره سفر به لبنان آمده است. من در آمریکا زندگی خوشی داشتم، از همه نوع امکانات برخوردار بودم، ولی همه لذ ّات را سه طلاقه کردم و به جنوب لبنان رفتم، تا در میان محرومان و مستضعفان زندگی کنم، با فقر و محرومیت آن ها آغشته شوم و قلب خود را برای دردها و غم های این دلشکستگان باز کنم . از طرفی ما احتیاج به یک پایگاه در منطقه داشتیم که از آن جا بتوانیم فعالیت های خودمان را برعلیه رژیم ایران سازمان بدهیم. در آن زمان مناسب ترین نقطه لبنان بود. اضافه بر اینکه امام موسی صدر که مخالف حکومت شاه بود حاضر به همکاری با ما بود شهید چمران در دوران حضور خود در جنوب لبنان با فعالیتهای بسیار توانست تشکیلات مردمی تحت عنوان حرکتة المحرومین شامل شیعیان جنوب این کشور را سازماندهی و راه اندازی نماید. و سپس از بین اعضای حرکة المحرومین سازمان نظامی امل را تشکیل داد. (7) به موازات این گونه اقدامات، شهید چمران دو نشریه صوت المحرومین و صوت الامل که جنبه تئوریک و خبری داشت را منتشر ساخت.
فعالیتهای شهید چمران در لبنان روز به روز در حال گسترش بود تا اینکه با سفر امام موسی صدر به لیبی و مفقود شدن وی و همراهانش نقطه عطفی در مبارزات وی و سایر مبارزان لبنانی صورت پذیرفت و آنان را برای ادامه راهی که امام موسی صدر آغاز کننده آن بود بیش از پیش منسجم تر ساخت. او به هر طریقی که توانست فریاد مظلومیت شیعیان لبنان را سر داد و می گفت من با ایمان به انقلاب قدم به این راه گذاشته ام و همه روزه در معرض مرگ و نیستی قرار گرفته ام ولی بر اساس ایمان به هدف و آزادی فلسطین از مرگ نهراسیده ام و همه خطرات را با آغوش باز استقبال کرده ام. خدایا تو می دانی که ظلمت کفر و ظلم بر همه جا سایه افکنده و در جنوب لبنان که یک سره زیر سیطره چپ فرو رفته بود، نماز خواندن و به مسجد رفتن و اذان گفتن جرم به حساب می آمد و حتی رهبران مومن مقاومت نیز سکوت کرده بودند و یارای مبارزه با طوفان تبلیغاتی چپ را نداشتند. ای خدای بزرگ تو را شکر می کنم که به ما قدرت دادی که در این دوران سیاه، کلمه ی حق باشیم
- شهید چمران و فعالیت های سیاسی پس از پیروی انقلاب اسلامی ایران
در واپسین روزهای پیروزی انقلاب، دکتر چمران به عشق دیدار حضرت امام (ره) و پیوستن به امواج خروشان مردم، پس از بیست و دو سال هجرت و تبعید به وطن بازگشت و در آغاز ورودش به دیدار امام خمینی شتافت. وی سپس اولین دوره های آموزشی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را راه اندازی و خود شخصاً به تربیت کادر آن مبادرت
ورزید.(8) پس از آن در سمت معاونت نخست وزیر در امور انقلاب مشغول حل و فصل مسایل نقاط بحرانی کشور شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی، احزاب چپ و گروه های ضد انقلاب درصدد تجزیه مناطق مختلف کشور به ویژه کردستان بودند، آنان یک هفته پس از پیروزی انقلاب در اول اسفند ماه در ابتدا با تهاجم به منطقه مهاباد زمزمه جدایی و خود مختاری سردادند و در 27 اسفند مه 57 به سنندج یورش بردند و گروه کثیری را به شهادت رساندند. تهاجم به نقده درسی و یک فروردین 58 و بانه، سردشت، سقز ، مریوان، اشنویه و بوکان و سایر شهرها در راستای تجزیه کردستان بود.(9)
شهید چمران در چنین شرایطی که نیروهای ضد انقلاب و گروه های چپ، غرب کشور را مورد حمله قرار داده بودند، وارد صحنه شد و برای اولین بار در قائله منطقه مرزی سرو لباس رزم پوشید و با کمک سایر نظامیان به پاکسازی منطقه پرداخت. شهید چمران مشکلات موجود در منطقه مریوان را از طریق برگزاری جلسات متعدد با بزرگان منطقه حل و فصل کرد. اما تهاجم احزاب چپ به منطقه پاوه در تاریخ 24/5/1358 با شدت بیشتر و با شهادت بسیاری از اهالی منطقه و نظامیان شروع شد. در چنین شرایطی شهید چمران و شهید فلاحی با عزیمت به پاوه و همراهی با نیروهای نظامی، آنان را دلگرم به ادامه مبارزه نمودند. تا اینکه با صدور اعلامیه تاریخی حضرت امام مبنی بر عزیمت نیروهای ارتشی به منطقه پاوه، نیروهای ارتشی به طور رسمی وارد معرکه شدند و تمامی مناطق اشغال شده در کردستان پاکسازی شد.(10) و دکتر چمران به تهران بازگشت. شهید چمران در تاریخ 16 آبان 1358 به پیشنهاد شورای انقلاب و به فرمان حضرت امام خمینی به عنوان نخستین فرد غیر نظامی به وزارت دفاع منصوب شد. وی پاکسازی ارتش بر اساس و اصول منطقی و صحیح را در رئوس کارهای خود در وزات دفاع قرار داد. (11) اما عنایت ویژه حضرت امام و افکار عمومی به توان و کارایی و شخصیت شهید چمران، حرکت های مشکوکی را در جهت خدشه دار ساختن شخصیت وی برانگیخت به طوری که حتی گروهک پیکار نیز قصد ترور ایشان را نمودند که موفق نشدند. (12)
دکتر چمران در اولین دور انتخابات مجلس شورای اسلامی ، از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد و تصمیم داشت در تدوین قوانین و نظام جدید انقلابی ، به ویژه در ارتش ، حداکثر تلاش خود را به کار بندد.(13) وی سپس در تاریخ 20 اردیبهشت 1359 ، هنگام تشکیل شورای عالی دفاع، به نمایندگی حضرت امام (ره) در این شورا منصوب شد و مأموریت یافت به طور مرتب گزارش کار ارتش را ارائه کند.
شهید چمران با شروع جنگ تحمیلی و حمله ارتش صدام به مرزهای ایران اسلامی به خدمت حضرت امام رسید و با اجازه ایشان، همراه با حضرت آیت ا... خامنه ای به اهواز رفت و شب بعد از ورود، اولین حمله چریکی را علیه تانک های دشمن که تا چند کیلومتری شهر در حال سقوط اهواز پیش روی کرده بودند ، آغاز کرد. (14) وی سپس با آموزش گروهی از رزمندگان داوطلب که گرد او جمع شده بودند، ستاد جنگ های نامنظم را در اهواز تشکیل داد. از دیگر اقدامات شهید چمران در اهواز، ایجاد هماهنگی بین ارتش ، سپاه و نیروی داوطلب مردمی می باشد که با این حرکت، شیوه جدید جنگ مردمی و هماهنگی کامل بین نیروهای موجود صورت پذیرفت.
شهید چمران ، پس از آگاهی از تسخیر سوسنگرد با سازماندهی نیروهای مردمی و سپاه پاسداران در کنار ارتش توانست شهر سوسنگرد را از محاصره صدامیان نجات بخشد . در این منطقه بود که در حین درگیری با نیروهای بعثی زخمی شد.
پس از زخمی شدن، اولین بار برای دیدار با حضرت امام و ارائه گزارش به حضور امام رسید. حضرت امام پدرانه به سخنانش گوش داد و رهنمودهای لازم را به او ارائه کرد.
در سی و یک اردیبهشت سال 1360 شهید چمران همراه با رزمندگان اسلام توانستند ارتفاعات الله اکبر را فتح نماید. شهید چمران و فرمانده شجاعش – ایرج رستمی- دو روز بعد از فتح ارتفاعات الله اکبر ، توانستند تپه های شاهسوند را به تصرف آورند. سپس شهید چمران طرح تسخیر دهلاویه را با ایثار و فداکاری رزمندگان ستاد جنگ های نامنظم و به فرماندهی ایرج رستمی عملی ساخت. درسی ام خرداد ماه سال 1360 در جلسه فوق العاده شورای عالی دفاع در اهواز شرکت و از عدم تحرک و سکون نیروها انتقاد کرد و پیشنهادهای نظامی خود، از جمله حمله به بستان را ارائه داد. در سحرگاه سی و یکم خرداد ایرج رستمی ، فرمانده منطقه دهلاویه و از یاران نزدیک شهید چمران به شهادت رسید و وی از این حادثه بسیار متأثر و غمگین شده دکتر چمران، سید احمد مقدم پور را به جای شهید رستمی به رزمندگان معرفی کرد و به همه سنگرها سرکشی و با همه رزمندگان خداحافظی و دیده بوسی کرد و به خط مقدم جبهه با دشمن بعثی رفت. در خط مقدم در حال یادآوری نکاتی به سایر رزمندگان بود که مبادا کسی از نقطه ای که او هست جلوتر برود، ترکش خمپاره ی، به پشت سرش اصابت کرد که بلافاصله او را با آمبولانس به بیمارستان سوسنگرد منتقل کردند، لکن روح ملکوتی او به نزد خدای خویش شتافت و ندای پروردگارش را لبیک گفت.
منابع:
1. زندگی نامه سردار رشید اسلام شهید دکتر مصطفی چمران، تهران: نهضت آزادی ایران، 1361 صص 2و1.
2. مهدی بازرگان، شصت سال خدمت و مقاومت ، جلد اول، تهران، رسا، 1375
3. یاران امام به روایت اسناد ساواک ، شهید دکتر مصطفی چمران ، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1378 ص 5.
4. روزنامه اطلاعات 27/5/1358.
5. یاران امام به روایت اسناد ساواک، همان منبع، ص 5.
6. زندگی نامه سردار رشید اسلام شهید دکتر مصطفی چمران، همان منبع ص 19.
7. مصطفی چمران، لبنان، تهران، بنیاد شهید چمران، 1362، صص 104-88.
8. مجید نظری، آیت مجاهدان ویژه شهادت دکتر چمرانف قم، مرکز پژوهش های اسلامی، صدا و سیما، 1381 ص 26.
9. مجید نظری، همان منبع ص 27.
10. یاران امام به روایت اسناد ساواک، همان منبع ص 18.
11. مجید نظری، همان منبع ص 33.
12. مصطفی چمران، کردستان ، تهران، بنیاد شهید چمران، 1362 ص 25.
13. زندگی نامه دکتر مصطفی چمران، تهران، بنیاد شهید چمران، ص 5.
14. یاران امام به روایت اسناد ساواک، همان منبع ص 29.