ویژگی های منتظران مهدی(عج)؛ 15 شعبان سالروز میلاد امام زمان

17 May 2016
کد خبر : 6719213
تعداد بازدید : 2555

خسته اند؛ عقربه های ساعت از این همه چرخیدن و به جایی نرسیدن خسته اند؛ دست هایی که از آسمان اجابت امیدی نمی چینند و خالی به سینه ها بر می گردند. مولا جان!همه از تو می گویند و به هر بهانه ممکن، تو را می خوانند؛ مگر نه این که آمدنت نزدیک شده است و در نزدیک ترین جمعه ممکن، از راه می رسی و با گل خندهای زیبایت، جان تازه ای بر تن لاله های عاشق می دهی؟ ـ مولا جان! شب بیداد می کند و حرمت عشق شکسته شده است. عدالت، خانه نشین شده است و شمعدانی ها، در پشت دیوارها غریب مانده اند. ای سبز پوش و ای بلند بالامرد! با پرچم سبز عدالت بیا و راه سبز زیستن را به کویر نشینان اهالی انتظار بیاموز. بیا و تمام بی عدالتی را به محکمه تیغ برّان ذوالفقار بکشان و قانون عدالت علوی را اجرا کن. بیا و طعم شیرین صداقت را بر اهالی کوچه های انتظار بچشان تا در غروبی دلنشین، در زیر چتر ولای تو، احرام دل ببندیم.

ویژگی های منتظران مهدی(عج)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

¤ ویژگی یاران و منتظران مصلح موعود

یکی از مسائل پربرکت، سازنده، تاثیرگذار و الهام بخش امت بزرگ اسلامی و پیروان اهل البیت(ع) مسئله انتظار است.

انتظار، آمادگی برای جهانی بهتر، نویدبخش، عدالت خواه و سرشار از ایمان و معنویت و اخلاق است.

انتظار دو بعد سلبی و ایجابی دارد:

الف: نفی وضع موجود

ب: اثبات وضع مطلوب

چه بسا این حقیقت نورانی به نوعی در دعای شریف ندبه وافتتاح و دعاهای مشابه دیگر به صورت بسیار حکیمانه ای ترسیم شده است.

گوهر انتظار از دیدگاه اهل البیت(ع) آرمانخواهی و آرمان گرائی و عشق به بهترین شرائط زندگی برای جهان بشریت است. شرائطی که تمامی استعدادها شکوفا شود و عدالت جهانی حاکم باشد و فقر و محرومیت زدوده شود.

انتظار روح امیدواری و انگیزه نسبت به آینده است:

انسان اهل انتظار هرگز مایوس نمی شود که یاس از گناهان کبیره است. به لطف خداوند و وعده های الهی امیدوار است و برای آینده ای بهتر تلاش می کند.

در روایات آمده است:

کسی که انتظار حاکمیت ما را می کشد مانند کسی می ماند که با خون خود در راه خداوند غوطه می خورد.

در اینجا چند ویژگی بسیجیان راستین و منتظران واقعی آن حضرت را توضیح داده، امید آنکه خداوند متعال توفیق درک این عید بزرگ و صبح سعادت را به همه ما عنایت فرماید.

1. معرفت کامل

یکی از صفات بارز و برجسته مومنان معرفت است؛ ارزش انسانها به معرفت آنهاست- هرچه معرفت کاملتر باشد ارزش انسان والاتر است.

گوهر وجودی انسانها را معرفت تشکیل می دهد، معرفت چراغ راه و راهنماست، معرفت سرمایه دنیا و آخرت است، معرفت بذر شهود و حضور و ادراک حقایق عالم است- معرفت بذر مراتب و درجات قیامت است.

بدون معرفت نهال تعالی انسان پا نمی گیرد و درخت وجود انسان برنمی دهد.

معرفت گوهر شب چراغ جان انسان است و خود کلید معرفه الله است.

در انگاره های دینی افضل انسانها و اکمل ابناء بشر بامعرفت ترینشان است.

و خداوند بزرگترین سرمایه ای که به انسانها داده و آنها را بر دیگر موجودات عالم امتیاز بخشیده، سرمایه و گنجینه معرفت است و «معرفه یفرق بها بین الحق و الباطل».

معرفت کامل با معرفت رسول الله (ص) و ائمه هدی(ع) و غیب و شهادت و دنیا و آخرت بهم آمیخته است و عرفان خداوند منان با عرفان پیامبران و اولیاء و سفرای الهی هم بهم گره خورده و شناخت خداوند و اسمای حسنا و صفات علیا و افعال حکیمانه و ربوبیت و رزاقیت و دیگر صفات او راهنمای انسان به احسن نظام و اتم صنع و اکمل انعام است. البته معرفت شاخه های فراوان دارد که در جای دیگر باید به آن توجه شود که اهم آن شناخت زمان و حادثه ها و شرایط و نیازها و ضروریات است.

2. محبت

معرفت موجب محبت می شود، معرفت عامل عشق و محبت است محبتهای کیمیای انسانسازی و توجه است محبت در انسان تحول ایجاد می کند چنانکه قرآن کریم می فرماید: «والذین آمنوا اشد حبالله».

این کیمیای محبت است که انسان را می سازد و پاک و پاکیزه می کند و آلودگیها را از دل انسان می زداید. حب خداوند و حب اولیاء خدا بزرگترین سرمایه هاست.

اکسیر محبت انسان را به دیار تولی می رساند. محبت حقیقی و عشق حقیقی چشم را بینا و گوش را شنوا و دل را شیفته محبوب می کند و سختی ها را در راه وصول به محبوب برانسان آسان می سازد در روایات آمده است که «المرء مع من احب» انسان با کسی است که او را دوست می دارد؛ در حقیقت رابطه محبت انسان را شبیه محبوب و از جنس او می سازد. چنانچه فرموده اند: «لادین الاالحب»: نیست دیگر مگر محبت (یعنی محبت شاخصه دینداری است).

از رسول اکرم(ص) نقل شده که فرموده اند:

«هرکس ما را دوست بدارد فردای قیامت با ما خواهدبود.»

اگر انسانی، سنگی را دوست بدارد خداوند او را با آن سنگ محشور فرماید.

و چه بسا کنایه از ارتباط با بت ها و مظاهر گوناگون باشد؛ بهرصورت محبت و عشق به امام عصر (ارواحنا فداه)؛ محبت و مودت و حب عملی و ارتباط واقعی با خاندان عصمت و طهارت(ع)، گوهره دین و جوهره ایمان و یقین است «و هل الدین الا الحب» آیا حقیقت دین جز محبت و عشق و انس و دوستی و ولایت و ارتباط و سنخیت با پاکان و پاکیزگان و اهل آیه تطهیر(ع) چیز دیگری هست؟

رسول الله(ص) فرموده اند:

هرکس قومی را دوست بدارد و با آنها ولایت و ارتباط برقرار نماید، روز قیامت با آنها محشور خواهدشد. این دوستی موجب ارتباط، نزدیکی، تقارب، سنخیت، تعامل، تاثیرپذیری، همگرایی، توالی و ولایت و انس و عشق و الگوگیری و همرنگی خواهدشد.

و همین سنخیت و ولایت و قرب و تعلق خاطر، عامل نجات انسان از مهالک و پیروی از اهل بیت(ع) خواهدشد و چه بسا سر روایاتی که می فرماید: «افضل الاعمال انتظار الفرج».

«محبوبترین اعمال در نزد خداوند متعال انتظار فرج باشد.»

به همین محبت و ولایت و عشق به همه خوبیها و پاکیها و تبری از همه بدی ها و زشتی ها مربوط می شود. و گوهر این روایات، عالی ترین درجه حب نسبت به عالیترین مرتبه محبوب باشد و آنگاه این مفهوم بصورت بسیار روشن صادق است که محبوبترین اعمال در نزد خداوند انتظار فرج است.

از امیرالمومنین روایت شده که در پاسخ زیدبن صوهان که از آنحضرت سوال نموده: بهترین اعمال در نزد خداوند متعال چیست؟ فرموده اند: انتظار فرج است. البته این نوع روایات نوعا نسبی است.

لیکن گوهر آن محبوبترین عشق ها نسبت به محبوبترین معشوق ها و محبوب هاست؛ عشق خداوند متعال و عشق اولیاء او و عشق ولی اولیا و خاتم اوصیا و چشم بینای عالم وجود و واسطه غیب و شهود و ذخیره الهی و سر غائی آفرینش و مظهر غیب مطلق و اسم جامع و اسم اعظم و تجلی آیه نور و آیه تطهیر و سوره کوثر و اهل حضرت بقیه الله ارواحنا فداه است.

«مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم

هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم»

در هر صورت محبت نسبت به خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی (ع) و فاطمه زهرا(ع) و محبت نسبت به حضرت حجت (عج) و تلاش در راه تحصیل رضایت آن بزرگوار از اهم امور است و باید در راه آن اهتمام ورزید و در راه وصول به آن مجاهدت کرد و عوامل دوری و غفلت را زدود و عوامل انس و اتصال و وحدت را فراهم ساخت.

و همین معنا بهترین و زنده ترین محور تفاهم و تعامل و تالف و تعلق پیروان اهل البیت (ع) و امت اسلامی خواهد بود؛ باید در تبیین و تعریف و توضیح و تحقق آن کوشید و آنرا چراغ راه و رمز الفت و اتحاد اسلامی و تولی و تبری قرار داد.

3. بصیرت

تعمق و تدبر و بصیرت در دین چراغ راهنمای انسانهاست؛ بصیرت در صراط مستقیم همانند قطب نمائی است که جامعه اسلامی را به سمت اهداف بلند و متعالی آن هدایت می کند و در طوفان حوادث روزگار مانع سقوط، انحراف و انحطاط می گردد.

در میدان عظیم تضارب افکار و اندیشه ها و تنازع بقاء و مکتب ها واسم های گوناگون و جنگ های عظیم تبلیغاتی و رسانه ای و فرهنگی و دیدگاهها و نظرات گوناگون مذاهب و مکاتب اسلامی و غیر اسلامی، آنچه پس از معرفت، راهنما و روشنگر است تشخیص درست و بصیرت لازم در راه است.

پرچم ولایت و امامت و رهبری و هدایت امت را کسانی می توانند بدوش بگیرند که دارای سه ویژگی باشند:

الف: صبر و بردباری

ب: بصیرت و بیداری

ج: آگاهی و معرفت نسبت به مواضع حق

مهم تشخیص صحیح و حکیمانه است.

ممکن است افرادی اهل اقدام و عمل باشند و اراده برای کار و تلاش نیز داشته باشند لیکن در حوزه عمل تحت تاثیر القائات شیطانی، نفسانی و مانند آن قرار می گیرند. شمشیرها و زبان های آنها از پایگاه روشن ایمانی و اعتقادی برنخواسته و از الهام الهی و رحمانی نشأت نگرفته بلکه عوامل دیگری موثر بوده که این نوع اقدام نه تنها ارزش نداشته بلکه چه بسا ضدارزش باشد و آثار تخریبی آن از آثار مثبت آن بیشتر خواهد بود.

خوارج از همین قماش نامردمان بودند و در طول تاریخ نیز این قبیل جاهلان و غافلان و فریب خوردگان کم نیستند؛ اگرچه متنسک به دیانت باشند اما کوته نگری ایشان ضربات مهلکی بر پیکره اسلام اصیل وارد خواهد ساخت.

امروز نیز جهان اسلام گرفتار عناصر مسئله دار، تندرو، خشن و گروه های تکفیری و وهابی و منافق و سرسپرده و پرادعاست که هر یک تبری برداشته و بر قامت استوار و با عظمت این دین قویم و این شجره طیبه عدالتخواه و انسانساز می زنند.

مفهوم بصیرت در دین تشخیص حکیمانه و عمل خردمندانه است؛ بصیریت در دین و رصدگری مصالح و منافع دین و پیروان آن و صیانت از کیان آن یک ضرورت است؛ باید از اصول و مبانی دین تجاوز نشود و کسی کاسه داغ تر از آش نباشد و از پاپ کاتولیک تر نگردد.

تعقل و تعادل را حفظ می کند وزانت دینی و اخلاقی داشته از افراط و تفریط بدور باشد.

این چنین شخصیتی سیره پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) را رعایت می کند؛ نان را به نرخ روز نمی خورد- فریبکار نیست و اغراء به جهل نمی کند و خود مغرور نمی شود و دین را وسیله اهداف نفسانی قرار نمی دهد؛ بلکه از دین بعنوان چراغ سعادت و کارافزار حیات طیبه استفاده می کند.

البته در مسائل پیچیده و نیازمند به تحقیق و تفحص و کاوش و کند و کاو و جهد و اجتهاد می کند و از عالمان دین شناس و وظیفه شناس پیروی می کند و اگر خود چراغدار و چراغ بان حریم دین نباشد از عالمان ربانی نور می گیرد و بهره می برد و به آنها تأسی می جوید.

4. نصرت و یاری کردن

موضوع مهم تبلور اندیشه ها و آرزوها و آرمان ها در صحنه عمل و عملیاتی کردن اندیشه ها و دیدگاه هاست. اگر هزاران اندیشه و فکر خوب در ذهن انسان ها باشد کافی نیست گرچه لازم است لیکن زمانی افکار بلند و آرمان های بزرگ شکل عملی خواهد گرفت و تأثیرگذار و الهام بخش خواهد بود و سرنوشت ها را دگرگون می کند که از عالم ذهن و تصور به عالم واقع و تحقق برسد و ساز و کارهای مناسب اجرائی و عملیاتی برای پیاده کردن آن آرمان های متعالی فراهم شود.

آنچه همواره تاریخ ساز و ماندگار است تبدیل اندیشه های ذهنی و تصورات خیالی و آرمان های قلبی به جریان جاری و رود پرخروش زندگانی است. حرف را به عمل گره زدن و عینیت سازی سخن و نمود عملی یافتن.

ابر باران زا و اندیشه های الهام بخش و تأثیرگذار و سازنده می تواند سرنوشت را دگرگون سازد و مسیر کاروان بشریت را متحول نماید.

بدون تردید در طول تاریخ بشریت مردانی بزرگ با اندیشه ها و ایده های متعالی بوده اند که توانسته اند کاروان بشریت را هدایت کنند و برهنگان و یا مظلومان را عزت بخشند و متجاوزان و متجاسران را سر جای خود بنشانند. و این مردان فخر بشریت و سرمایه سعادت انسان ها هستند.

اینجا میدان بزرگ امتحان و ابتلای الهی است؛ در اینجا شخصیت برگزیدگان تاریخ شکوفا می شود و خدمتگزاران راستین جامعه بشریت از مرفهان بی درد و مسرفین بازشناسی می شوند چنان که در حدیث آمده است: در کشاکش و فراز و نشیب روزگار و تحولات زمانه گوهره مردان بزرگ شناخته می شود یا روشن و دانسته می گردد.

آری! در دوران حوادث و طوفان هاست که کشتیبان کارآزموده و امتحان داده و تلخ و شیرین و سرد و گرم چشیده از مدعیان بی هنر شناخته می شود. در اینجا موضوع نصرت اسلام و قرآن و در زمره انصار قرار گرفتن و لباس نصرت دین و یاری امام عصر (ارواحناه فداه) را بر قامت پوشیدن و همچون انصار امام حسین(ع) فداکاری و جانبازی کردن، معیار است؛ صحنه-صحنه حق و باطل و میدان کربلا و عاشورائیان تاریخ و تاریخ سازان پاک سرشت و روشن ضمیر و تفکیک آنها از طاغوتیان و یزیدیان است.

خط جدایی وفاداران راستین مکتب امامت و ولایت از سست عنصران خودباخته و سرانجام تحقق این معنای بلند و سنت الهی که:

«کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله.»

یاران امام زمان (عج) و دوستداران آن بزرگوار در زیارتنامه شریف و دعای عهد مکرر بر این وفاداری و فداکاری و بصیرت و نصرت در راه تحقق آرمانهای حضرت(عج) تاکید نموده و بر این ایمان و ایثار عشق می ورزند. من آماده نصرت شما هستم تا خداوند دین خودش را بواسطه شما زنده کند.

من با شما هستم با شما نه با دشمنان شما.

کاش من با شما و در کنار شما بودم و به درجه رفیع شهادت نائل می شدم و به این فوز بزرگ و عظیم می رسیدم.

5. وفاداری و فداکاری

چون آرمانها بزرگ واهداف متعالی و جهانی و جاودانه است بقدر اهداف باید عزم و اراده و انگیزه و عشق و ایمان و تلاش و مجاهدت باشد و گرنه «نابرده رنج گنج میسر نمی شود» - «من جد و جد» هر کس تلاش کند به هدف خواهد رسید؛ باید در میدان مسابقه به سوی خیرات و برکات بر همگان سبقت گرفت و در یک رقابت نفس گیر قله های شرف و فضیلت را فتح کرد و چراغ نورانی عزت و شرف را به دست گرفت.

چون آرمان مهدویت (ع)، بزرگترین و بالاترین آرمانهای بشریت است به مجاهدت و ریاضت و عشق و فداکاری نیاز دارد؛ هرگز نازپروردگان نبرند ره بجائی و مرده دلان پیروز نخواهند شد.

باید با نشاط و عزم و اراده، با جهاد و اجتهاد و با صبر و استقامت بپا خواست و بر خداوند متعال توکل کرد که «من یتوکل علی ا... فهو حسبه.»

مفاد دعاهای عهد و افتتاح، پیمان با ولی عصر ارواحنا فداه و بیعت با آن حضرت و آمادگی و تدارک همه جانبه برای هرگونه جانفشانی و جانبازی است.

این دست بیعت در دست ولی عصر ارواحنا فداه تا قیامت است و آمادگی آنقدر بالاست که اگر مرگ نیز حائل و واسطه شود باز اعلان آمادگی نموده تا از قبر سربرآوریم و در رکاب جانان جانفشانی کنیم.

این عهد وفای به عهد الهی و پیمان ربوبی، وفای به بیعت، وفای به میثاق امامت، وفای به ولایت الهی و ولایت اولیای الهی، است؛ از عالم ذر تا غدیر خم و تا یوم الانذار و حدیث منزلت با خمسه طیبه اهل کساء و آیه تطهیر و مباهله وفای به اهل البیت(ع) و مودت در رابطه با ذوالقربی و رسول اکرم(ص) و حدیث شریف ثقلین و مظاهر اسماء الله الحسنی و صفاته العلیاء وفای با آن کس که تجلی آیه نور است و تحقق آیه شریفه «و من عنده علم الکتاب» و آیه شریفه «وجعلنا هم ائمه لما صبروا و کانو بآیاتنا یوقنون» همه تجلی این تولی است. هم ایشان که فرمانروایان کشور صبر و یقین و پاسداران و حافظان حریم توحید و امنای الهی بر وحی و تنزل هستند.

وفای به عهد فطرت، که ریشه در تکوین و تشریع هر دو دارد و تشریع نیز مکمل تکوین است و معرفت اکتسابی نیز ظهور معرفت فطری است ثمره این شجره طیبه است. امامت معصومین (ع) که الگوی همه ارزشهای مکتب می باشد و امامت و عدالت، عصمت و طهارت همگی ریشه در عمق فطرت و سرشت عالم دارد.

6. اعتصام به حبل الله

قرآن کریم همه ما را به اعتصام و چنگ زدن به ریسمان استوار الهی و صراط مستقیم ربوبی و تمسک به حبل الله امر می کند.

اعتصام به حبل الله دارای مراتب و منازل فراوان فردی و خانوادگی و اجتماعی و سیاسی و ظاهری و باطنی و اخلاقی و اعتقادی و معرفتی است و ابعاد گسترده حیات انسانها را پوشش می دهد.

اعتماد به حبل الله در درجه اول از عشق و ایمان بالله و ذکر و انس با حضرت حق و توسل و توکل به او شروع می شود.

حبل الله ریسمان الهی است و موجب صعود انسان از وابستگی ها و اسارت ها بسوی خداوند متعال می گردد انسان را از ظلمات جهل و غفلت و جهالت بسوی نور آسمانها و زمین هدایت می کند که:«الله نور السموات و الارض- الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات الی النور».

«حبل الله» ریسمان قرآن و عترت است؛ ریسمان امامت و ولایت و حلقه اتصال به هدایت و نصرت الهی است.

حبل الله ریسمان وحدت و همدلی، تفاهم و تعامل، عشق و محبت، اخلاص و استقامت در راه خداست.

اعتصام بحبل الله وظیفه همه مسلمانان و رمز عزت و سربلندی و اعتلای اسلام و مسلمین است.

اعتصام بحبل الله پیوند دلها و زبانها، تجسم اخوت و اتحاد، پیوند همفکری و همکاری و تعاون بر بر و تقوی است.

برای برقراری حکومت عدل جهانی یکی از مولفه های موثر و سرنوشت ساز اعتصام بحبل الله است.

باید همه اقشار مسلمین دست در دست یکدیگر نهاده و برای پیروزی اسلام و مسلمانان قیام کنند و بپا خیزند.

«و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا»:

در این آیه کریمه خداوند متعال در دستور بسیار حکیمانه و سرنوشت ساز و مکمل یکدیگر بیان فرموده:

الف: همه به ریسمان الهی چنگ بزنید.

ب: از تفرقه پرهیز کنید.

امر است و نهی، ایجاب است و سلب، اقدام است و ترک، اقبال و تبشیر به اعتصام به حبل الله و ادبار و نهی از تفرقه و تشتت.

اساس نیز بردستور اعتصام به حبل الله و نه دستور اجتماع و یا جمع شدن در یک مکان و یا زیر یک سقف نه.؟!

آنچه از ما خواسته شده اعتصام بحبل الله است؛ که همگی به ریسمان خدا چنگ بزنیم و درجهت اعتصام بحبل الله تلاش و مجاهدت و اقدام نموده و اصل را به اخوت و محبت و عدالت قرار دهیم.

چرا که باید تمامی انگیزه ها و گرایش ها و اقبال ها درجهت اعتصام بحبل الله باشد و بس؟!

7. نیت و انگیزه الهی

نیت اساس وریشه عمل است«النیه اساس العمل»؛ عمل بی ریشه مانند درخت بی بن است همانطور که درخت بدون ریشه موضوعیت نخواهد داشت و ثمر نخواهد داد؛ اعمال انسانی نیز تابع ریشه ها، مبانی فکری و اعتقادی و انگیزه است؛ امیرالمؤمنین در نهج البلاغه فرموده اند:«بدان هر ظاهری باطنی متناسب با خود دارد، آنچه ظاهرش پاک و پاکیزه باشد باطنش نیز پاک و پاکیزه خواهد بود و آنچه ظاهرش پلید باطنش نیز پلید باشد خواهد بود. و پیامبر (ص) فرمود: بدان برای هر عملی رویش هست و هر رویشی از آب بی نیاز نیست1.

و بدان برای هر عملی گیاهی است و هیچ گیاهی از آب بی نیاز نیست و آب ها مختلفند آن آب که پاک باشد سیراب کردنش، کشتش پاک و میوه آن شیرین خواهد بود و آنچه که سیراب شدن آن پلید باشد، کشتش پلید و میوه اش تلخ خواهد بود.

«نیت» قوام شخصیت انسان را تشکیل می دهد و گفتار انسانها از شخصیت روحی و معنوی آنها شکل می گیرد و تحت هدایت تعقل و روح و جان و قلب عمل می کند؛ هرچه روح قوی تر قلب نورانی تر- انگیزه ها الهی تر عمل شایسته تر خواهد بود؛ شاکله وجودی انسانها را مجموعه ای از افکار و انگیزه ها و اخلاقیات و اعمال تشکیل می دهد و ساختار و ساختمان فکری و روحی انسانهاست که ساختار عملی و رفتار و گفتار و روابط انسانی و اجتماعی انسانها را سامان می دهد و می سازد و چه بسا آیه شریفه «قل کل یعمل علی شاکله».

به این حقیقت اشاره نموده و پرده از روی این واقعیت برگرفته که شاکله وجودی انسان و قوام حیات او را انگیزه های باطنی و روحیه ها می سازند.

و اساس بنای وجودی انسان به افکار و نیات او وابسته است.

در روایتی امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند: کردارها و رفتارها و گفتارها. میوه ها و ثمرات نیت ها و انگیزه هاست؛ فردای قیامت مردمان برحسب نیاتشان محشور می شوند.

علت خلود اهل آتش در آتش نیات و شخصیت باطنی آنهاست و علت جاودانگی اهل بهشت در بهشت نیز نیات و شخصیت باطنی و هویت درونی آنهاست و جوهر وجودی انسانها منشأ است و قلب آنها نه قالب آنها. اعمال و اشکال و فرمهای ظاهر و قالبی نشاندهنده باطن و حقیقت انسانهاست و شاکله انسانها را نیات انسانها می سازد. نیات خیر و حشر نیز به تراوشات روح و تنزلات حقیقت انسانها مربوط می شود.

نیت ها زمینه ساز الطاف و عنایات خداوند متعال است؛ نیت ها عامل توفیق و تداوم لطف الهی است نیت پاک گوهر بی بدیلی است که هرگز قابل جایگزینی نیست.

باید کوشید تا این سرمایه ارزشمند را تحصیل کرد؛ باید از خدا خواست و در دعا و انابه به درگاه ایزدی و اخلاص در عمل کوشید؛ نیت پاک عامل برکت است و سرمایه سعادت؟!

باید با انگیزه الهی برای کسب مکارم و عشق به خدمت و پاسداری و صیانت از مکتب توحید بپا خواست.

باید عازم و مصمم بود و با عزم و اراده برای پیشبرد آرمانهای بلند و متعالی اسلامی کوشید؛ باید پرچم عزت و شرف را بدوش گرفت و تا فتح قله ها نهراسید نباید مأیوس شد و باید کار را چنان دنبال کرد که رهبران الهی انجام دادند و کربلائیان با خون نوشتند و عاشورائیان در این رابطه عشق بازی کردند. آنچه ربی ها و ربانیون انجام دادند، آنچه مردان خدا و رجال دین برگزیدند همان را باید برگزید، مردانی که تجارت و بیع آنان را از یاد خدا غافل نمی کند و البته خداوند نیز توفیق خواهد داد و خریدار هم خداست که «ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم.»

8. صبر و استقامت در راه خدا

دین ما میدان جهاد و مجاهدت در راه خداست؛ میدان فداکاری برای حاکمیت ارزشهای الهی است و عرصه مبارزه با شیاطین و طاغوتیان و عمال آنهاست.

و جز با صبر و استقامت و مجاهدت و ریاضت و برنامه ریزی و تدبیر حکیمانه توفیق چشمگیر حاصل نخواهد شد؛ این عرصه، عرصه تبلور ایمان راستین اصحاب یقین و تقابل با جریانهای سلطه گر و استکباری عالم است. از یک سو اصحاب معرفت و خدمتگزاران با صداقت و امانت و از سوی دیگر ارباب قدرت و سردمداران شرک و نفاق و خیانت در برابر یکدیگر قرار گرفته و]تا بود چنین بوده و تا هست[ چنین هست و تنها راه تدبیر حکیمانه و صبر و استقامت در راه خدا و توکل علی الله است.

«و من یتوکل علی الله فهو حسبه» خداوند خود کفایت خواهد فرمود. اگر مسلمانان در صدر اسلام پیروز شدند و اگر قله ها را فتح کردند و اگر تا اندلس و قرناطه و اشبیلیه و قرطبه پیش رفتند و اگر فرهنگ و تمدن در شرق و غرب عالم ساختند و اگر از ایروان تا قیروان و از سمرقند و بخارا تا پکن و مالزی و اندونزی و تایلند و شرق دور تا غرب اروپا و شمال آفریقا همه جا فرهنگ و تمدن اسلامی درخشید و دلها را زنده کرد و به امت اسلامی هویت بخشید و چراغهای نورانی اسلامی را روشن کرد و مرزبانان بزرگی برای پاسداری از اسلام ساخت و ابن سیناها و مولوی ها، سعدی ها و حافظ ها، شیخ طوسی ها و شیخ مفیدهاو شیخ بهائی ها و شیخ انصاری ها و خواجه نصیرالدین طوسی ها و ملاصدراها و ابن عربی ها را ساخت.

و هزاران انسان وارسته و عالم و عارف و فیلسوف و حکیم و ریاضی دان و پزشک و فیزیکدان و شیمی دان بزرگ تربیت کرد- که قطعا تحولات امروزی غرب مدیون فداکاری های دیروز مسلمانان و اندیشمندان عالم اسلام است- این همه به برکت اسلام اصیل است؛ اگر پیوند رنسانس در غرب را از دنیای اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی جدا کنیم هرگز رنسانس فرهنگی و تمدنی و تحولی در غرب بوجود نمی آمد و اینهمه مدیون جهاد بزرگ علمی و عملی اندیشمندان اسلامی و بیدادگران اقالیم قبله و سرداران ادب و قلم و زبان و فکر و اندیشه است و امروز نیز دنیای اسلام به این جهاد نورانی نیازمند است.

9. مجاهدت در راه خدا

جهاد همه جانبه و فراگیر برای احیای مجد و عظمت اسلامی یکی دیگر از صفات یاوران مهدی(عج) و یکی از ویژگیهای ارباب ادب و معرفت و شیفتگان حق و عدالت است.

جهاد، مایه عزت امت اسلامی است، جهاد مفهوم وسیع و ابعاد گسترده ای دارد.

جهاد علمی و عملی، اخلاقی و معرفتی و مبارزه و تلاش همه جانبه برای عزت اسلام و مسلمانان و برای پاسداری از ارزشهای اسلام و امت اسلامی و تمامی مظلومان و مستضعفان عالم یک رسالت الهی است؛ آری! «المؤمن علوی و المؤمن مجاهد» مؤمن علی گونه است و مؤمن مجاهدست.

جهاد در معارف دینی ابعاد گسترده ای دارد:

1- جهاد با نفس 2- جهاد تبلیغی 3- جهاد با دشمنان یا جهاداکبر و جهاد اصغر

روش جهاد نیز بسیار مهم و قابل توجه و تأمل است؛ جهاد بر مبنای تقوی و حکمت و در جهت تحقق عدالت و آرمانهای الهی «و جاهدوا فی الله حق جهاده» آنچنان که شایسته خداوند است در راه خدا جهاد کنید. یا «جاهدهم به جهاداً کبیراً» که جهاد تبلیغی و تبشیری حکیمانه دین و معارف الهی است.

روشها نیز در این عرصه ها بسیار مهم است و از همه مهمتر الگو بودن مجاهدان راه خدا و شایستگی و بایستگی برای ارائه چهره ای درخشان و جذاب و با نشاط و تأثیرگذار و انسان ساز و عالم پرور و صادق امین و قابل اعتماد و اطمینان از مکتب اسلام است که بسیار مهم و سرنوشت ساز است.

باید مؤمنان راستین این چنین باشند شاخص و صادق امین، مؤمن بالله و به رسول الله. عارف بالله و بالیوم الاخر دارای روحیه اتکای به نفس و اتکال علی الله.

باید اهل بیت رسول الله را الگو قرار دهیم و با الهام از ایشان راه ایشان را تداوم بخشیم و احیاگر کرائم اخلاق و محاسن آداب باشیم که ایشان گنجینه های رحمانی و تجلی کرائم قرآن کریم هستند قرآن مجسم و مظهر صدق و صفا و عدل و وفا و خزانه داران غیب و دربانان حریم یقین و پاسداران وحی و مؤمنان راستین و پاسداران سنن الهی و مدافعان حریم توحید و رسالت و مرزبانان علم و حکمت و معرفت هستند2.

10. پرهیز از آلودگی ها و انحرافات

سلامت انسان از انحرافات و آلودگیها و پرهیز از گناهان و لغزشها بزرگترین رمز موفقیت او در عرصه های مختلف فردی و اجتماعی خواهد بود.

آلودگیها و انحرافات و گناهان عامل انحطاط و سقوط انسان است؛ گناه- فرد و جامعه را آلوده می کند و عامل سقوط و انحطاط یا اضمحلال می شود؛ در برابر آن حفظ و صیانت خود و جامعه از آلودگیها و انحرافات و مقاومت در برابر لغزشها و خطاها نشاندهنده صلابت و مقاومت انسان، عزم و اراده او، صلابت و پایمردی در راه خداست. یکی از معیارهای اصلی برای شناسائی انسانها و جوامع انسانی سلامت در برابر لغزشها و آلودگیهاست.

شاخص تقوی، عفاف، امانتداری و صداقت در کارها را بهترین نشانه ها در شادابی و پویائی و تحرک جوامع است؛ و آلودگی و انحرافات گوناگون اخلاقی و جنسی و اجتماعی، بزرگترین نشانه سقوط و انحراف و انحطاط است.

در جامعه اسلامی، ارزشها حاکم است و جرم و گناه و آلودگی و انحراف راه ندارد و ملاک جامعه اسلامی رعایت اصول و ارزشهاست والا با ادعا و تظاهر جامعه، اسلامی نخواهد شد. اگر ما در انتظار حکومت عدل جهانی هستیم باید زمینه ها و بسترها را برای آن شرائط فراهم کنیم، باید ارزشها گسترش پیدا کند- باید ملاکهای الهی حاکم باشد؛ باید صفات و اوصاف اهل تقوی فراگیر باشد؛ در جامعه اسلامی همگرائی، همدلی، همفکری، دین باوری و ورع و تقوی حاکم است؛ روح تعاون برا بر و تقوی و تواصی بحق و تواصی به صبر زنده است.

امر بمعروف و نهی از منکر رواج دارد- ارزشها زنده و گناه و آلودگی ها منفور است.

عفاف و پاکدامنی ارزش دارد؛ فساد و فحشا مطرود است؛ اهل تقوی عزیز و محبوبند و اهل فجور ذلیل اند. شایستگان سربلندند و آلودگان سربزیرند؛ لطف خداوند شامل حال همه است و برکات خداوند نازل و همه با یکدیگر در جهت رضایت خداوند همراه و همسو و وفادارند.

و اینست معنا و مفهوم امت اسلامی و امت قائمه به عدل و قسط و حق.